مشاهده تغییرات غیرعادی در رفتار کودک میتواند برای هر پدر و مادری نگرانکننده و گیجکننده باشد. وقتی کودکی گوشهگیر میشود، از چیزهای عجیب حرف میزند یا در درک واقعیت دچار مشکل میشود، یافتن پاسخ درست اولین قدم برای کمک به اوست. اسکیزوفرنی در کودکان یک اختلال روانی نادر اما جدی است که دقیقاً با همین چالشها خانوادهها را روبرو میکند. درک مدل اسکیزوفرنی در کودکان و شناخت علمی آن، مسیری روشن برای تشخیص، درمان و حمایت از این کودکان فراهم میآورد.
تعریف علمی اسکیزوفرنی در کودکان
اسکیزوفرنی در کودکان که با عنوان «اسکیزوفرنی با شروع بسیار زودرس» نیز شناخته میشود، یک اختلال شدید مغزی است که نحوه درک کودک از واقعیت را مختل میکند. این اختلال که معمولاً قبل از ۱۳ سالگی بروز میکند، بر تفکر، احساسات و رفتار کودک تأثیر عمیقی میگذارد و باعث ایجاد علائمی مانند روان پریشی در کودکان میشود. مهم است بدانیم که این بیماری نتیجه تربیت نادرست والدین نیست، بلکه یک وضعیت پزشکی پیچیده است که ریشه در عوامل ژنتیکی و محیطی دارد.
«اگرچه اسکیزوفرنی با شروع در دوران کودکی از نظر نوروبیولوژیکی و پدیدارشناختی با همتای بزرگسالی خود پیوستگی دارد، اما شکل شدیدتری از این اختلال را نشان میدهد که با اختلالات رشدی پیش از روانپریشی، ناهنجاریهای مغزی و عوامل خطر ژنتیکی برجستهتر همراه است.»
“Although neurobiologically and phenomenologically continuous with its adult counterpart, COS represents a more severe form of the disorder, with more prominent pre-psychotic developmental disorders, brain abnormalities and genetic risk factors.”
تفاوت با اسکیزوفرنی بزرگسالان
اگرچه معیارهای اصلی تشخیص اسکیزوفرنی در کودکان و بزرگسالان یکسان است، تفاوتهای مهمی بین این دو وجود دارد. شروع بیماری در کودکی اغلب تدریجی و پنهان است و معمولاً با تأخیرهای رشدی در زمینه زبان، حرکت و مهارتهای اجتماعی همراه است. کودکان مبتلا به این اختلال، بیشتر از بزرگسالان دچار توهمات بینایی میشوند، در حالی که هذیانهای پیچیده و سازمانیافته در آنها کمتر دیده میشود. شاید مهمترین تفاوت در تأثیر بیماری بر مسیر رشد کودک باشد؛ در حالی که بزرگسالان از یک سطح عملکردی مشخص افت میکنند، کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی در دستیابی به نقاط عطف رشدی، تحصیلی و اجتماعی مورد انتظار، شکست میخورند.

آیا اسکیزوفرنی انواع دارد؟
شاید شما هم در مورد انواع اسکیزوفرنی در کودکان مانند نوع پارانوئید، آشفته یا کاتاتونیک شنیده باشید. این دستهبندیها مربوط به راهنمای تشخیصی قدیمی (DSM-IV) بودند. اما در راهنمای تشخیصی فعلی (DSM-5)، این زیرشاخهها حذف شدهاند. رویکرد مدرن، اسکیزوفرنی را یک اختلال طیفی میداند که به جای قرار دادن بیماران در قالبهای مشخص، بر شدت علائم اصلی (مثبت، منفی و شناختی) تمرکز دارد. این تغییر نشان میدهد که تمرکز علم پزشکی امروز بر درک تجربه منحصربهفرد هر بیمار است تا طبقهبندیهای کلی.
علائم اسکیزوفرنی در کودکان
تشخیص علائم این بیماری در سنین پایین میتواند چالشبرانگیز باشد، زیرا برخی از آنها با سایر اختلالات یا حتی مراحل طبیعی رشد همپوشانی دارند. این علائم به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند.
نشانههای اولیه و هشداردهنده
قبل از بروز علائم واضح روانپریشی، اغلب یک دوره از تغییرات تدریجی در رفتار کودک وجود دارد. این نشانههای اولیه ممکن است شامل موارد زیر باشند:
- تأخیر در رشد: مشکل در یادگیری راه رفتن یا صحبت کردن.
- انزوای اجتماعی: کنارهگیری از دوستان و خانواده و تمایل به تنهایی.
- افت تحصیلی: کاهش ناگهانی و شدید عملکرد در مدرسه.
- مشکلات خواب و بهداشت: بیخوابی یا خواب زیاد و بیتوجهی به نظافت شخصی.
- اضطراب و ترسهای عجیب: بروز ترسهای غیرمنطقی یا نگرانیهای شدید.
- دشواری در تشخیص رویا از واقعیت: کودک ممکن است تلویزیون یا رویاهای خود را با دنیای واقعی اشتباه بگیرد.
باید توجه داشت که وجود یک یا دو مورد از این علائم به تنهایی نگرانکننده نیست، اما مشاهده یک الگوی پایدار و شدید از این تغییرات، نیازمند بررسی تخصصی است.

علائم مثبت؛ وقتی چیزی به واقعیت اضافه میشود
اصطلاح «مثبت» در اینجا به معنای «خوب» نیست، بلکه به وجود تجربیاتی اشاره دارد که در حالت عادی وجود ندارند. این علائم هسته اصلی روان پریشی در کودکان را تشکیل میدهند.
توهم در کودکان
توهم به معنای درک حسی چیزهایی است که واقعاً وجود ندارند. شایعترین نوع آن توهم شنیداری است، یعنی شنیدن صداهایی که دیگران نمیشنوند. این صداها ممکن است دستوراتی بدهند یا در مورد رفتار کودک نظر بدهند. توهم در کودکان میتواند بینایی نیز باشد (دیدن چیزهایی که وجود ندارند) که در کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی شایعتر از بزرگسالان است.
هذیانها
هذیانها باورهای غلط و بسیار محکمی هستند که با واقعیت در تضادند و حتی با وجود شواهد متناقض، فرد به آنها پایبند است. هذیانهای گزند و آسیب (پارانویا)، مانند این باور که کسی قصد آزار رساندن به کودک را دارد، از شایعترین انواع آن است.
گفتار و رفتار آشفته
این علامت نشاندهنده آشفتگی در تفکر است. کودک ممکن است نتواند افکار خود را منسجم بیان کند، از موضوعی به موضوع دیگر بپرد، یا کلماتی بیمعنی بسازد که به آن «سالاد کلمات» میگویند. رفتار آشفته نیز میتواند از حرکات کودکانه و نابجا تا بیحرکتی کامل (کاتاتونیا) یا بیقراری شدید و غیرقابل پیشبینی متغیر باشد.

علائم منفی؛ وقتی چیزی از کارکرد عادی کم میشود
به کاهش یا نبود عملکردهای طبیعی اشاره دارند.این علائم اغلب با تنبلی یا افسردگی اشتباه گرفته میشوند اما بخش مهمی از بیماری هستند.
- بیتفاوتی عاطفی: کاهش شدید ابراز احساسات، صحبت کردن با لحنی یکنواخت و نداشتن تماس چشمی.
- فقر کلام: کمحرفی و دادن پاسخهای کوتاه و بریده.
- بیارادگی: کاهش شدید انگیزه برای انجام کارهای روزمره مانند درس خواندن یا حتی حمام کردن.
- لذتناپذیری: ناتوانی در تجربه لذت از فعالیتهایی که قبلاً برای کودک خوشایند بود.
- مردمگریزی: عدم تمایل به برقراری ارتباط با دیگران.

علائم شناختی؛ تأثیر بر تفکر و تمرکز
این علائم «پنهان» تأثیر عمیقی بر توانایی یادگیری و عملکرد روزانه کودک دارند. مشکلات شناختی در اسکیزوفرنی در کودکان شامل موارد زیر است:
- مشکل در عملکرد اجرایی: ناتوانی در برنامهریزی، سازماندهی و تصمیمگیری.
- مشکل در حافظه کاری: دشواری در به خاطر سپردن و استفاده از اطلاعات در کوتاهمدت.
- مشکل در تمرکز: عدم توانایی در حفظ توجه و تمرکز بر روی یک موضوع.
علل و عوامل خطر در روانپریشی کودکان
اسکیزوفرنی در کودکان یک علت واحد ندارد. دانشمندان معتقدند که این بیماری حاصل تعامل پیچیدهای بین استعداد ژنتیکی و عوامل محیطی است؛ مدلی که گاهی به آن «مدل دو ضربهای» میگویند: یک زمینه ژنتیکی آسیبپذیر که توسط یک عامل محیطی فعال میشود.
نقش ژنتیک و وراثت
ژنتیک قویترین عامل خطر برای ابتلا به اسکیزوفرنی است. وراثتپذیری این بیماری تا ۸۰ درصد تخمین زده شده است. این بیماری در خانوادهها تکرار میشود و خطر ابتلا در بستگان درجه اول یک فرد مبتلا، بسیار بیشتر از جمعیت عمومی است. با این حال، یک «ژن اسکیزوفرنی» وجود ندارد، بلکه ترکیبی از چندین ژن مختلف، فرد را در برابر این بیماری آسیبپذیر میکند.
عوامل محیطی: جرقههایی برای یک زمینه مستعد
ژنتیک به تنهایی کافی نیست. عوامل محیطی میتوانند به عنوان «ماشه» عمل کرده و بیماری را در یک کودک مستعد، فعال کنند.
مشکلات دوران بارداری و تولد
عواملی مانند سوءتغذیه مادر در دوران بارداری، قرار گرفتن در معرض ویروسهایی مانند آنفولانزا، و عوارض هنگام تولد مانند کمبود اکسیژن یا وزن کم نوزاد، میتوانند خطر ابتلا را افزایش دهند.
استرس و آسیبهای دوران کودکی
تجربه تروما، سوءاستفاده (جسمی، جنسی یا عاطفی)، بیتوجهی شدید، فقر و زندگی در محیطهای شهری بسیار پراسترس، از دیگر عوامل خطری هستند که با افزایش احتمال بروز روان پریشی در کودکان مرتبط هستند.

مصرف مواد در نوجوانی
تحقیقات ارتباط محکمی بین مصرف منظم حشیش در دوران نوجوانی و افزایش خطر ابتلا به اسکیزوفرنی در سنین بالاتر نشان دادهاند.
ساختار و شیمی مغز
این عوامل ژنتیکی و محیطی در نهایت به تغییرات بیولوژیکی در مغز منجر میشوند. مطالعات نشان دادهاند که در مغز افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، تفاوتهای ظریفی در ساختار (مانند کاهش ماده خاکستری) و عملکرد مواد شیمیایی مغز به نام انتقالدهندههای عصبی (بهویژه دوپامین و گلوتامات) وجود دارد.
«شکلگیری اسکیزوفرنی ممکن است ناشی از تعامل آسیبپذیری ژنتیکی با چندین عامل آسیبپذیر دیگر از جمله کاهش ویتامین D در دوره پیش از تولد، عفونتهای ویروسی، سیگار… مصرف حشیش، شکست اجتماعی، تغذیه و آسیبهای دوران کودکی باشد.»
“The development of schizophrenia may be driven by genetic vulnerability interacting with multiple vulnerability factors including lowered prenatal vitamin D exposure, viral infections, smoking… cannabis use, social defeat, nutrition and childhood trauma.”
به نقل از PMC
فرآیند تشخیص اسکیزوفرنی در کودکان و نوجوانان
تشخیص اسکیزوفرنی در کودکان و نوجوانان به دلیل پیچیدگیها و شباهت علائم آن با سایر اختلالات، فرآیندی دشوار و نیازمند تخصص بالا است.
چالشهای تشخیص اسکیزوفرنی در کودکان
تشخیص این بیماری در کودکان به چند دلیل دشوار است. اولاً، تمایز بین علائم روانپریشی و تخیلات قوی دوران کودکی (مانند داشتن دوست خیالی) میتواند سخت باشد. دوم، شروع تدریجی بیماری باعث میشود که تغییرات رفتاری در ابتدا چندان جدی گرفته نشوند. سوم، بسیاری از علائم اولیه مانند افت تحصیلی یا گوشهگیری، با رفتارهای رایج دوران نوجوانی همپوشانی دارند. و در نهایت، نادر بودن این اختلال باعث شده تا بسیاری از پزشکان تجربه کافی در تشخیص آن نداشته باشند.

تشخیص افتراقی؛ اسکیزوفرنی یا اختلالی دیگر؟
قبل از تأیید تشخیص اسکیزوفرنی در کودکان، روانپزشک باید مجموعهای از بیماریهای دیگر را رد کند. این فرآیند که «تشخیص افتراقی» نام دارد، شامل بررسی اختلالات پزشکی (مانند تشنج یا بیماریهای خودایمنی) و سایر اختلالات روانپزشکی است.
| علامت کلیدی | در اسکیزوفرنی کودکان | در اختلال طیف اوتیسم | در اختلال دوقطبی | در اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) |
| انزوای اجتماعی | ناشی از بیانگیزگی، پارانویا یا غرق شدن در دنیای درونی؛ معمولاً یک افت عملکرد نسبت به قبل است. | یک الگوی پایدار از مشکل در تعاملات اجتماعی و درک نشانههای غیرکلامی از سنین پایین. | در دورههای افسردگی شدید رخ میدهد و در دورههای شیدایی (مانیا) ممکن است فرد بسیار اجتماعی شود. | ناشی از اجتناب از یادآورهای تروما و احساس بیگانگی از دیگران. |
| مشکلات گفتاری | گفتار آشفته، بیربط و ساختن کلمات جدید (سالاد کلمات) که نشاندهنده آشفتگی فکر است. | تأخیر در زبان، تکرار کلمات دیگران (اکولالیا) یا لحن غیرعادی؛ اما محتوای کلام معمولاً آشفته نیست. | در دوره شیدایی، گفتار ممکن است بسیار سریع و پرشی باشد. | معمولاً مشکلات گفتاری بارزی وجود ندارد، مگر در زمینه توصیف تروما. |
| باورهای عجیب | هذیانهای محکم و غیرقابل تغییر (مانند پارانویا) که بخشی از یک دوره روانپریشی هستند. | علایق بسیار شدید و محدود به موضوعات خاص که ممکن است عجیب به نظر برسند، اما هذیان نیستند. | هذیانها ممکن است در دورههای شیدایی (مانند باور به داشتن قدرتهای خارقالعاده) یا افسردگی رخ دهند. | باورهای منفی و تحریفشده در مورد خود یا جهان که ناشی از تروما هستند. |
| تجربیات حسی | توهمات واقعی (شنیدن صداها، دیدن چیزها) که فرد آنها را واقعی میپندارد. | حساسیت شدید یا عدم حساسیت به محرکهای حسی (نور، صدا، لمس)، اما توهم واقعی ندارد. | توهمات ممکن است در اوج دورههای خلقی (افسردگی یا شیدایی) رخ دهند. | فلشبکهای واضح و زنده از رویداد آسیبزا که با توهم متفاوت است. |
ارزیابیهای پزشکی و روانپزشکی اسکیزوفرنی در کودکان
فرآیند تشخیص با یک ارزیابی جامع پزشکی آغاز میشود که شامل گرفتن تاریخچه کامل پزشکی، معاینه فیزیکی و آزمایشهای خون و ادرار برای رد کردن علل جسمی است. سپس، یک روانپزشک کودک و نوجوان ارزیابی تخصصی را انجام میدهد. این ارزیابی شامل مصاحبه با کودک و والدین و استفاده از معیارهای تشخیصی استاندارد راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) است.
بررسی شیوههای درمان و مراقبت
اگرچه درمانی قطعی برای اسکیزوفرنی در کودکان وجود ندارد، اما این بیماری با یک رویکرد درمانی جامع و یکپارچه قابل مدیریت است. درمان مادامالعمر است و هرچه زودتر آغاز شود، نتایج بهتری به همراه خواهد داشت.

رویکرد درمانی یکپارچه برای اسکیزوفرنی در کودکان؛ کلید مدیریت بیماری
بهترین نتایج زمانی حاصل میشود که درمان شامل ترکیبی از دارودرمانی، رواندرمانی و حمایتهای محیطی باشد. این مقاله اسکیزوفرنی در کودکان بر این نکته تأکید دارد که تمرکز بر یک جنبه از درمان به تنهایی کافی نیست و همکاری تیمی متشکل از روانپزشک، روانشناس، خانواده و مدرسه برای موفقیت ضروری است.
درمان دارویی اسکیزوفرنی در کودکان؛ کنترل علائم روانپریشی
داروهای ضدروانپریشی نسل دوم (آتیپیکال)، خط اول درمان برای کنترل علائم مثبت مانند توهم و هذیان هستند. داروهایی مانند ریسپریدون و آریپیپرازول برای استفاده در نوجوانان تأیید شدهاند. مصرف این داروها باید تحت نظارت دقیق روانپزشک باشد تا اثربخشی و عوارض جانبی آنها، بهویژه عوارض متابولیک مانند افزایش وزن و کلسترول، به طور منظم بررسی شود.
مداخلات روانشناختی و اجتماعی؛ ساختن پلهایی برای بازگشت
داروها به تنهایی کافی نیستند. مداخلات روانشناختی و اجتماعی برای بهبود عملکرد و کیفیت زندگی کودک ضروری هستند.
خانوادهدرمانی و آموزش
آموزش به خانواده در مورد بیماری، کاهش استرس در محیط خانه و بهبود شیوههای ارتباطی، نقش حیاتی در مدیریت بیماری دارد.
درمان شناختی-رفتاری (CBT)
این رویکرد به کودک کمک میکند تا با علائم آزاردهنده مانند صداهای توهمی کنار بیاید و راهبردهای مقابلهای مؤثری را بیاموزد.
آموزش مهارتهای اجتماعی
این جلسات به صورت مستقیم مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط با همسالان و حضور در موقعیتهای اجتماعی را به کودک آموزش میدهند.
توانبخشی شناختی
این روش شامل تمرینهایی برای بهبود حافظه، تمرکز و مهارتهای حل مسئله است که در اثر بیماری آسیب دیدهاند.
نقش حمایتهای آموزشی و محیطی
کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی به یک محیط ساختاریافته و حمایتی نیاز دارند. این شامل تدوین یک «برنامه آموزشی فردیسازیشده» (IEP) در مدرسه است تا اطمینان حاصل شود که کودک حمایتهای تحصیلی لازم را دریافت میکند.
راهنمای خانوادهها برای اسکیزوفرنی در کودکان
زندگی با اسکیزوفرنی در کودکان یک سفر طولانی و پرفراز و نشیب برای کل خانواده است. آگاهی، صبر و حمایت، کلیدهای اصلی پیمودن این مسیر هستند.
پیشآگهی و چشمانداز آینده
باید واقعبین بود؛ پیشآگهی اسکیزوفرنی در کودکان نسبت به نوع بزرگسالی آن ضعیفتر است و اغلب با چالشهای مادامالعمر همراه است. با این حال، این به معنای ناامیدی نیست. با تشخیص زودهنگام و درمان مداوم و جامع، بسیاری از این کودکان میتوانند علائم خود را مدیریت کنند، تحصیلات خود را به پایان برسانند، شغل مناسبی پیدا کنند و زندگی رضایتبخشی داشته باشند. در این مسیر، باید نسبت به خطر خودکشی که در این بیماران بالاتر است، هوشیار بود و در صورت مشاهده افکار خودکشی، فوراً از متخصصان کمک گرفت.

چگونه از فرزند خود حمایت کنیم؟
حمایت خانواده نقشی حیاتی در بهبود کودک دارد. در اینجا چند راهکار عملی ارائه میشود:
- آگاهی خود را بالا ببرید: هرچه بیشتر در مورد بیماری بدانید، بهتر میتوانید به فرزندتان کمک کنید.
- محیطی آرام و ساختاریافته فراهم کنید: استرس میتواند علائم را تشدید کند. یک برنامه روزانه منظم و محیطی کمتنش در خانه ایجاد کنید.
- پایبندی به درمان را تشویق کنید: اطمینان حاصل کنید که کودک داروهایش را طبق دستور مصرف میکند. قطع ناگهانی دارو شایعترین علت عود بیماری است.
- انتظارات واقعبینانه داشته باشید: بهبودی یک فرآیند تدریجی و با فراز و نشیب است. پیشرفتهای کوچک را جشن بگیرید.
- یک برنامه بحران داشته باشید: اطلاعات تماس پزشک و بیمارستان را در دسترس داشته باشید و بدانید در مواقع اورژانسی چه کاری باید انجام دهید.
اهمیت مراقبت از خود برای والدین
مراقبت از کودکی با یک بیماری روانی جدی، میتواند بسیار فرساینده باشد. سلامت روان شما به عنوان والدین، یک امر تجملی نیست، بلکه یک ضرورت بالینی برای موفقیت درمان فرزندتان است. اگر شما از پا بیفتید، نمیتوانید حامی خوبی برای او باشید. حتماً برای خودتان نیز به دنبال حمایت باشید. به گروههای حمایتی برای والدین بپیوندید، از مشاوره فردی کمک بگیرید و از دوستان و اقوام برای کمکهای کوچک درخواست کنید تا فرصتی برای استراحت پیدا کنید. به یاد داشته باشید که در این سفر، شما تنها نیستید.
جمعبندی
اسکیزوفرنی در کودکان یک اختلال عصبی-رشدی پیچیده، نادر و جدی است که دنیای کودک و خانوادهاش را دگرگون میکند. تشخیص آن به دلیل شباهت علائم با سایر اختلالات و مراحل طبیعی رشد، چالشبرانگیز است. با این حال، درک دقیق علائم مثبت، منفی و شناختی، اولین گام برای جستجوی کمک تخصصی است. اگرچه درمانی قطعی برای این بیماری وجود ندارد، اما یک رویکرد درمانی یکپارچه که شامل دارودرمانی، انواع رواندرمانیها و حمایت قوی و آگاهانه خانواده باشد، میتواند به طور چشمگیری کیفیت زندگی کودک را بهبود بخشد و مسیری به سوی آیندهای امیدوارکنندهتر بگشاید. اگر نگران تغییرات رفتاری فرزند خود هستید، در جستجوی کمک حرفهای تردید نکنید؛ تشخیص و مداخله زودهنگام، بهترین هدیهای است که میتوانید به او بدهید.
منابع: Mayo Clinic – Cleveland Clinic – AACAP – PMC – Cedars-Sinai