ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید

روابط انسانی، به‌ویژه در بستر ازدواج، نیازمند سطحی از درهم‌تنیدگی عاطفی و اشتراک‌گذاری درونیات است که ماهیت پیوند زناشویی را تعریف می‌کند. با این حال، زمانی که یکی از زوجین دارای ساختار روانی متفاوتی باشد که بر پایه گسستگی و استقلال افراطی بنا شده است، معادلات سنتی ازدواج به هم می‌ریزد. ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید (Schizoid Personality Disorder) یکی از پیچیده‌ترین تجربیاتی است که یک فرد می‌تواند در زندگی مشترک با آن روبرو شود. در این شرایط، همسر غیرمبتلا (نروتایپیکال) اغلب با دیواری نامرئی از سکوت و بی‌تفاوتی مواجه می‌شود؛ در حالی که فرد اسکیزوئید در تلاشی دائمی برای حفظ تمامیت روانی خود در برابر ترس از “بلعیده شدن” است.

ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید

مفهوم ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید در نگاه اول ممکن است متناقض به نظر برسد. اگر فرد اسکیزوئید طبق تعریف DSM-5 با “الگوی فراگیر گسستگی از روابط اجتماعی” شناخته می‌شود، چرا باید ازدواج کند؟ پاسخ در پیچیدگی‌های روان‌شناختی این اختلال نهفته است. بسیاری از افراد مبتلا، به‌ویژه آن‌هایی که در طیف “اسکیزوئید پنهان” یا با عملکرد بالا قرار دارند،  برای کسب امنیت، فرار از فشارهای اجتماعی یا حتی تأمین نیازهای اولیه، وارد رابطه می‌شوند. اما پس از ورود، پویایی‌های خاص ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید فعال می‌شود.

در بستر ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، همسر فرد مبتلا اغلب احساس می‌کند که با یک “ناظر” زندگی می‌کند تا یک “شریک”. فرد مبتلا ممکن است در انجام وظایف عملی و مالی بی‌نقص باشد، اما در لایه عاطفی غایب است. این وضعیت ناشی از یک انتخاب آگاهانه برای آزار همسر نیست، بلکه یک استراتژی بقاست. برای فرد اسکیزوئید، صمیمیت عاطفی معادل “از دست دادن خویشتن” است. بنابراین، در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، هرچقدر همسر غیرمبتلا بیشتر برای نزدیکی تلاش کند، فرد مبتلا بیشتر احساس خطر کرده و عقب‌نشینی می‌کند.

ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید

در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، فرد اسکیزوئید به طور ناخودآگاه می‌ترسد که اگر اجازه دهد صمیمیت شکل بگیرد، تبدیل به “برده‌ای” شود که تنها وظیفه‌اش برآوردن نیازهای عاطفی “ارباب” (همسر) است. این ترس بنیادین، محرک اصلی رفتارهای فاصله‌گیرانه در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید است.

«در واحد ارباب/برده، بازنماییِ ابژه (دیگری) به صورت بخشی از مادر تجربه و درونی‌سازی می‌شود که دستکاری‌کننده و زورگو است… بازنماییِ خود نیز به صورت برده‌ای وابسته است که کارکردی را برای آن ابژه استثمارگر فراهم می‌کند.»

“In the master/slave unit the object representation is one of a maternal part-object that is experienced and internalized as manipulative and coercive… The part self-representation is one of a dependent slave who provides a function for the enslaving object.”

به نقل از Medium

علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید در ازدواج

شناسایی نشانه‌ها در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید بسیار حیاتی است. بسیاری از همسران سال‌ها در سردرگمی زندگی می‌کنند و تصور می‌کنند همسرشان اوتیستیک، افسرده یا صرفاً بی‌علاقه است. علائم در بافت زناشویی به شکلی خاص و اغلب دردناک برای طرف مقابل بروز می‌کند. مهم‌ترین ویژگی ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، الگوی ثابت “نزدیک شدن و اجتناب” نیست، بلکه “اجتناب پایدار و بی‌تفاوتی ظاهری” است.

سردی عاطفی و فقدان واکنش

در مشترک با فردی که دارای این ویژگی‌های شخصیتی است، یکی از زجرآورترین چالش‌ها برای شریک زندگی، مواجهه با فقدان کامل واکنش‌های عاطفی در لحظات حساس است. شما ممکن است در اوج برانگیختگی هیجانی باشید، شاید از شدت اندوه اشک بریزید، از خشم فریاد بزنید یا حتی خالصانه و با تمام وجود ابراز عشق کنید، اما در مقابل با همسری روبرو شوید که با چهره‌ای کاملاً سنگی، بی‌روح و بدون کوچک‌ترین تغییری در عضلات صورت به شما نگاه می‌کند. این حالت که در روانشناسی به آن تختی عاطفی گفته می‌شود، اغلب باعث می‌شود همسر احساس کند کاملاً نادیده گرفته شده یا با یک مجسمه بی‌جان و بی‌تفاوت زندگی می‌کند، اما این برداشت ظاهری تمام واقعیت ماجرا نیست.  

در پویایی‌های پیچیده و دشوار زندگی مشترک با فردی که دارای این ویژگی‌های شخصیتی است، یکی از زجرآورترین چالش‌ها برای شریک زندگی، مواجهه با فقدان کامل واکنش‌های عاطفی در لحظات حساس است. شما ممکن است در اوج برانگیختگی هیجانی باشید، شاید از شدت اندوه اشک بریزید، از خشم فریاد بزنید یا حتی خالصانه و با تمام وجود ابراز عشق کنید، اما در مقابل با همسری روبرو شوید که با چهره‌ای کاملاً سنگی، بی‌روح و بدون کوچک‌ترین تغییری در عضلات صورت به شما نگاه می‌کند. این حالت که در روانشناسی به آن تختی عاطفی گفته می‌شود، اغلب باعث می‌شود همسر احساس کند کاملاً نادیده گرفته شده یا با یک مجسمه بی‌جان و بی‌تفاوت زندگی می‌کند، اما این برداشت ظاهری تمام واقعیت ماجرا نیست.  

بازی موازی (Parallel Play) به جای تعامل

یک علامت شایع و اختصاصی در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، تمایل به بازی موازی است. همسر شما ممکن است ترجیح دهد ساعت‌ها در یک اتاق با شما باشد، اما هر کدام مشغول کار خود باشید (مثلاً او با کامپیوتر و شما با کتاب). برای او، این اوج صمیمیت است: حضور بدون تقاضا. اما برای همسری که نیاز به تعامل کلامی و چشمی دارد، این ویژگی در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید حس تنهایی عمیقی ایجاد می‌کند که از این جهت علائمی مشابه با کمال‌گرایی در ازدواج دارد.

بازی موازی

مسائل جنسی و صمیمیت فیزیکی

در ازدواج با فرد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید، رابطه جنسی اغلب به یکی از پیچیده‌ترین گره‌های ارتباطی تبدیل می‌شود. اگرچه در ظاهر ممکن است این افراد کاملاً بی‌میل یا سردمزاج به نظر برسند، اما پژوهش‌های روانکاوی نشان می‌دهد که شکاف عمیقی بین رفتار بیرونی و دنیای درونی آن‌ها وجود دارد. بسیاری از این افراد که در رفتار بیرونی از لمس فیزیکی گریزان هستند، در خلوت خود با رویاپردازی‌های جنسی بسیار غنی و گاه عجیب زندگی می‌کنند که هرگز تمایلی به واقعی کردن آن‌ها با همسرشان ندارند.  

برای فرد اسکیزوئید، آمیختگی عاطفی ناشی از رابطه جنسی، تهدیدی مستقیم برای استقلال شکننده اوست. به همین دلیل، زمانی که رابطه جنسی برقرار می‌شود، اغلب ماهیتی کاملاً ماشینی و ابزاری دارد. فرد مبتلا ممکن است جسم خود را در اختیار همسر قرار دهد، اما ذهن خود را جدا کرده و به دنیای امن خیالاتش پناه می‌برد. این وضعیت باعث می‌شود همسر احساس کند که شریکش تنها برای تخلیه فشار یا انجام وظیفه زناشویی در کنار اوست و هیچ تبادل احساسی واقعی رخ نمی‌دهد.

نکته بسیار آزاردهنده برای همسران، واکنش‌های پس از رابطه است. درست زمانی که همسر انتظار صمیمیت، نوازش یا گفت‌وگو دارد، فرد اسکیزوئید اغلب دچار اضطراب شدید می‌شود. از آنجا که مرزهای دفاعی او در حین رابطه نفوذپذیر شده، او احساس می‌کند در خطر حل شدن در عواطف دیگری قرار دارد. بنابراین، رفتارهایی مانند پوشیدن سریع لباس، ترک اتاق یا خوابیدن فوری، نه نشانه نفرت از همسر، بلکه تلاشی اضطراری برای بازسازی دیوارهای دفاعی و بازپس‌گیری احساس امنیت و فردیت از دست رفته است.

نقاب اسکیزوئید پنهان

شاید گیج‌کننده‌ترین علامت در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید مربوط به نوع پنهان آن باشد متخصصان از آن به عنوان اسکیزوئید مخفی یاد می‌کنند. این افراد برخلاف تصویر کلیشه‌ای آدم‌های منزوی و گوشه‌گیر، در محیط‌های بیرون از خانه، محل کار یا جمع‌های دوستانه، نقابی بسیار متقاعدکننده از اجتماعی بودن بر چهره دارند. آن‌ها می‌توانند خوش‌صحبت، مؤدب و حتی شوخ‌طبع باشند، اما این رفتار نه جوشش طبیعی شخصیت، بلکه یک اجرای نمایشی پرهزینه است. آن‌ها یاد گرفته‌اند که برای در امان ماندن از کنجکاوی دیگران و حفظ شغل و موقعیت، نقش یک آدم معمولی را بازی کنند.

مشکل اصلی زمانی بروز می‌کند که این فرد به حریم امن خانه بازمی‌گردد. انرژی روانی عظیمی که صرف نگه‌داشتن آن نقاب اجتماعی شده، کاملاً تخلیه شده است و فرد با حالتی شبیه به خاموشی مطلق وارد خانه می‌شود. در این لحظه، همسر با چهره واقعی و بدون نقاب او روبرو می‌شود: انسانی ساکت، بی‌حوصله و تهی از هرگونه انرژی برای تعامل. این وضعیت برای شریک زندگی بسیار دردناک است، زیرا او احساس می‌کند که همسرش بهترین بخش وجودش را برای غریبه‌ها خرج کرده و تفاله‌های خستگی و سکوتش را برای خانه آورده است. اما واقعیت تلخ این است که آن نسخه جذاب بیرونی، یک پوسته مصنوعی است و این نسخه ساکت و خسته درون خانه، خودِ واقعی و آسیب‌پذیر اوست که دیگر توان تظاهر ندارد. درک این نکته که این سکوت نه از سر بی‌مهری، بلکه ناشی از فروپاشی انرژی روانی است، برای دوام رابطه حیاتی است.

نقاب اسکیزوئید پنهان

تفاوت ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت اسکیزوتایپال

تشخیص افتراقی در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (Schizotypal Personality Disorder – STPD) برای مدیریت انتظارات حیاتی است. هر دو اختلال در خوشه A قرار دارند و با انزوا مشخص می‌شوند، اما کیفیت این انزوا و تجربه همسر در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید کاملاً متفاوت از اسکیزوتایپال است.

در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، انزوا ناشی از “بی‌علاقگی” و ترجیح درونی برای تنهایی است. اما در اسکیزوتایپال، انزوا اغلب ناشی از “ترس و اضطراب اجتماعی” و سوءظن است. 

حوزه مقایسه ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید (SPD) ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (STPD)
دلیل دوری‌گزینی عدم نیاز به دیگران و احساس راحتی در تنهایی. “من دنیای خودم را ترجیح می‌دهم.” ترس پارانوئید از دیگران و اضطراب اجتماعی شدید. “دیگران خطرناک یا عجیب هستند.”
الگوی تفکر منطقی، واقع‌گرا، خشک و عینی. بدون تحریفات شناختی عجیب. تفکر جادویی، خرافات، باور به حس ششم، و ادراکات غیرمعمول.
کیفیت تعامل سرد، بی‌تفاوت، و منفعل. همسر احساس می‌کند نادیده گرفته شده است. عجیب، غیرقابل پیش‌بینی، و گاهی نامتناسب. همسر احساس گیجی و نگرانی می‌کند.
پوشش و ظاهر معمولاً معمولی و بی‌توجه به مد، اما نه عجیب. ممکن است لباس‌های عجیب، نامرتب یا با ترکیب‌های غیرعادی بپوشند.
واکنش به استرس عقب‌نشینی بیشتر به “غار تنهایی” و سکوت مطلق. ممکن است دچار توهمات گذرا یا بدبینی شدید و رفتارهای بیزارگونه شوند.

در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، همسر با سکوت و خلأ روبروست، در حالی که در ازدواج با اسکیزوتایپال، همسر با آشوب و اعوجاج واقعیت دست و پنجه نرم می‌کند..

راهکارهای بهبود رابطه در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید

مدیریت و بهبود کیفیت ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید نیازمند تغییر پارادایم است. تلاش برای تبدیل همسر اسکیزوئید به یک همسر رمانتیک و برون‌گرا محکوم به شکست است. با این حال، با استفاده از استراتژی‌های صحیح، می‌توان به سطحی از همزیستی امن دست یافت که در آن نیازهای هر دو طرف تا حدی برآورده شود. متخصصانی مانند الینور گرینبرگ تاکید دارند که کلید موفقیت در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، ایجاد امنیت بین‌فردی است.

ایجاد امنیت و کاهش فشار 

فرد اسکیزوئید دائماً در حالت آماده‌باش و دفاعی است تا مورد هجوم عواطف و نیازهای دیگران قرار نگیرد. در ازدواج با چنین شخصیتی، کلید طلایی برای باز کردن قفل ارتباطی، برداشتن فشار و ایجاد فضای امن است. اکثر همسران به طور طبیعی وقتی با سکوت مواجه می‌شوند، تلاش می‌کنند با پرسیدن سوالات مکرر یا ابراز ناراحتی، همسرشان را به حرف وا دارند. اما جملاتی مانند چرا با من حرف نمی‌زنی؟ یا چرا اینقدر سردی؟ برای یک فرد اسکیزوئید حکم اعلام جنگ را دارد و او را بیشتر در لاک دفاعی خود فرو می‌برد. برای آن‌ها، هر تقاضای عاطفی، شبیه به تلاشی برای دزدیدن استقلال آن‌هاست.

راهکار موثر این است که فضایی در خانه ایجاد کنید که در آن سکوت کردن مجاز و قابل قبول باشد. این پارادوکس عجیب این رابطه است: هرچه کمتر تقاضای نزدیکی کنید، احتمال اینکه او نزدیک شود بیشتر است. وقتی همسر اسکیزوئید احساس کند که حضور شما تهدیدی برای استقلال او نیست و شما قرار نیست او را در گرداب احساسات غرق کنید، به مرور زمان گارد دفاعی خود را پایین می‌آورد. الینور گرینبرگ، متخصص این حوزه، پیشنهاد می‌کند که به جای تلاش برای مکالمه‌های عمیق رو در رو، اجازه دهید حضور فیزیکی بدون کلام در کنار هم تجربه شود. وقتی او مطمئن شود که شما به حریم خصوصی ذهنی‌اش احترام می‌گذارید و قرار نیست ناگهان چیزی از او بخواهید، احساس امنیت می‌کند. در این بستر امن است که او ممکن است خودش پیش‌قدم شود و اندکی از دنیای درونش را با شما به اشتراک بگذارد.

پذیرش و تقویت بازی موازی

در ازدواج با فرد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید، اصرار بر الگوهای رایج صمیمیت، اغلب نتیجه معکوس می‌دهد و فرد را بیشتر به لاک دفاعی خود می‌راند. راهکار طلایی و نجات‌بخش در اینجا، تغییر نگرش شما و پذیرش سبکی از تعامل است که متخصصان آن را بازی موازی می‌نامند. به جای آنکه مدام تلاش کنید همسرتان را از خلوت درونی‌اش بیرون بکشید یا با تمایل ذاتی او به تنهایی بجنگید، باید یاد بگیرید که چگونه در یک فضای مشترک، بدون ایجاد مزاحمت یا تقاضای عاطفی حضور داشته باشید. این به معنای طراحی هوشمندانه فعالیت‌هایی است که در عین اینکه شما را در کنار هم قرار می‌دهد، استقلال و حریم روانی هر دو نفر را کاملاً حفظ می‌کند.دقت داشته باشید برخی این اختلال را با اختلال شخصیت اجتنابی اشتباه می‌گیرند.

پذیرش و تقویت بازی موازی

برای مثال، نشستن در یک اتاق مشترک در حالی که شما غرق در مطالعه کتاب خود هستید و او مشغول کار با کامپیوتر است، یا تماشای یک فیلم که ذاتاً نیاز به صحبت کردن ندارد، برای او ارزشمندترین و امن‌ترین نوع همراهی محسوب می‌شود. حتی فعالیت‌هایی مانند قدم زدن در طبیعت بدون اصرار برای پر کردن سکوت با کلمات، یا باغبانی کردن در کنار هم اما روی دو باغچه متفاوت، می‌تواند پیوندی عمیق ایجاد کند.

در این لحظات، همسر شما حضور شما را نه به عنوان یک عامل تهدیدکننده که قصد بلعیدن استقلال او را دارد، بلکه به عنوان یک همراه امن تجربه می‌کند. اگرچه این لحظات ساکت و کم‌هیجان به نظر می‌رسند، اما در این نوع ازدواج خاص حکم طلای ناب را دارند. این‌ها تنها زمان‌هایی هستند که همسرتان گارد دفاعی خود را پایین می‌آورد و اجازه می‌دهد انرژی حضور شما در کنارش جریان یابد؛ بنابراین این سکوت‌های مشترک تنها پل‌های ارتباطی واقعی و پایداری هستند که می‌توانید روی آن‌ها حساب کنید.

استفاده از کانال‌های ارتباطی غیرمستقیم

بسیاری از افراد در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید گزارش می‌دهند که همسرشان در نوشتن (ایمیل، پیامک) بسیار بازتر و راحت‌تر از صحبت رو در رو است. نوشتن به فرد اسکیزوئید اجازه می‌دهد تا بر “ترس از بلعیده شدن” آنی غلبه کند و با سرعت خودش پاسخ دهد. استفاده از این روش برای بیان نیازها و احساسات در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید بسیار کارآمدتر از مکالمات پرتنش رو در رو است. در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، همسر باید نقش حامی را ایفا کند. نه آنقدر نزدیک می‌شود که بلعنده باشد و نه آنقدر دور می‌شود که حس رهاشدگی ایجاد کند.

«معضل اسکیزوئید، ناتوانیِ برابر در بودن با حامیِ مورد نیاز یا بودن بدون اوست… این وضعیت آشکارا بزرگترین مانع ممکن را در برابر روان‌درمانی [و روابط] ایجاد می‌کند.»

“The schizoid dilemma, equal inability either to do with or without the needed protector… It clearly presents the greatest possible obstacle to psychotherapy [and relationships].”

به نقل از Psychotherapy – Scribd

چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟

اگرچه ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید چالش‌برانگیز است، اما لزوماً نیازمند مداخله پزشکی فوری نیست مگر در شرایط خاص. با این حال، آگاهی از زمان طلایی مراجعه به متخصص می‌تواند از فروپاشی خانواده جلوگیری کند. در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید، مرز باریکی بین شخصیت سرد و آسیب‌شناسی روانی نیازمند درمان وجود دارد.

۱. بروز همبودی‌ها: افراد اسکیزوئید مستعد افسردگی اساسی هستند. اگر در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید فهمیدید که انزوای همسرتان با تغییرات خواب، اشتها یا ناامیدی شدید همراه است، مراجعه به روانپزشک ضروری است.

۲. افت عملکرد شدید: اگر انزواطلبی به حدی رسیده که فرد قادر به حفظ شغل نیست یا بهداشت شخصی خود را رها کرده است، این دیگر صرفاً یک ویژگی شخصیتی در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید نیست و می‌تواند نشانه‌ای از اسکیزوفرنی یا فروپاشی روانی باشد.

۳. تاثیر بر فرزندان: اگر سردی والد در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید باعث آسیب عاطفی به کودکان شده (مثلاً کودک احساس طرد شدن یا دوست‌داشتنی نبودن می‌کند)، خانواده‌درمانی برای محافظت از سلامت روان کودکان الزامی است. والد اسکیزوئید ممکن است نیاز به آموزش مهارت‌های والدگری مکانیکی داشته باشد تا آسیب را به حداقل برساند.

۴. خطر خشونت: اگرچه نادر است، اما برخی پژوهش‌ها ارتباطی بین اختلالات خوشه A و رفتارهای خشونت‌آمیز (اغلب در پاسخ به احساس تهدید شدید) نشان داده‌اند. اگر در ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید احساس ناامنی فیزیکی کردید، فوراً کمک بگیرید.

منابع: Integral Healing Centre – RecoveredAPICleveland ClinicMarriageCharlie HealthGood Health