ذهن انسان، جهانی پیچیده و شگفتانگیز است که گاهی مرز میان واقعیت و خیال را به چالش میکشد. درک تفاوت هذیان و توهم یکی از کلیدیترین قدمها برای شناخت برخی از جدیترین اختلالات روانپزشکی است. این دو واژه که اغلب به اشتباه به جای یکدیگر به کار میروند، دو تجربه کاملاً متفاوت از تحریف واقعیت هستند که شناخت آنها نه تنها برای متخصصان، بلکه برای عموم مردم نیز جهت حمایت از عزیزانشان ضروری است.
هذیان چیست؟
هذیان یک باور ثابت، غلط و تزلزلناپذیر است که فرد با وجود شواهد قطعی و منطقی علیه آن، با تمام وجود به آن معتقد است. این باورها صرفاً یک اشتباه یا سوءتفاهم ساده نیستند؛ آنها چنان در ذهن فرد ریشه دواندهاند که هیچ استدلالی نمیتواند آنها را سست کند. برای مثال، فردی که دچار علائم هذیان است، ممکن است باور داشته باشد که دولت از طریق امواج رادیویی افکار او را کنترل میکند و هیچ مدرکی مبنی بر عدم وجود چنین تکنولوژیای، او را قانع نخواهد کرد.
یک نکته تشخیصی بسیار مهم این است که این باور نباید ریشه در فرهنگ، مذهب یا خردهفرهنگ فرد داشته باشد. به عبارت دیگر، اگر باوری توسط جامعه یا گروهی که فرد به آن تعلق دارد پذیرفته شده باشد، به عنوان هذیان شناخته نمیشود. این موضوع نشان میدهد که تشخیص هذیان نیازمند درک عمیق فرهنگی و اجتماعی فرد نیز هست. در واقع، فرق هذیان و توهم از همین نقطه آغاز میشود: هذیان یک نبرد در دنیای افکار و باورهاست.

توهم چیست؟
اگر هذیان اختلال در تفکر بود، توهم یک اختلال در «ادراک» است. اینجاست که تفاوت هذیان و توهم وضوح بیشتری پیدا میکند. توهم به معنای تجربه یک ادراک حسی (دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن یا لمس کردن) در غیاب کامل یک محرک خارجی واقعی است. به زبان سادهتر، فرد چیزی را با حواس خود تجربه میکند که در دنیای بیرون وجود ندارد. این تجربه برای فرد کاملاً واقعی به نظر میرسد و از یک خیالپردازی ساده بسیار قدرتمندتر است.
برای مثال، شنیدن صدایی که دیگران نمیشنوند یا دیدن فردی در اتاق کهدر واقعیت آنجا نیست، نمونههایی از توهم هستند. نکته جالب این است که برخی توهمها میتوانند طبیعی باشند؛ مثلاً شنیدن صدای یک عزیز که به تازگی فوت کرده است، ممکن است بخشی از فرآیند سوگواری باشد و لزوماً نشانه بیماری نیست. درک این موضوع به فهم بهتر فرق توهم و هذیان کمک میکند.

تفاوت هذیان و توهم
اصلیترین و بنیادیترین فرق هذیان و توهم راباید در ماهیت آنها جستجو کرد:
- هذیان یک باور غلط است (اختلال در تفکر).
- توهم یک ادراک حسی غلط است (اختلال در حواس).
به عبارت دیگر، هذیان به «آنچه فرد فکر میکند» مربوط است، در حالی که توهم به «آنچه فرد حس میکند» بازمیگردد. یک مثال ساده میتواند این تفاوت توهم و هذیان را روشن کند: اگر فردی باور داشته باشد که یک فرشته نگهبان دارد که همیشه مراقب اوست، این یک باور (و در صورت عدم تطابق با واقعیت، یک هذیان) است. اما اگر آن فرد صدای فرشته را که با او صحبت میکند بشنود یا او را در اتاق ببیند، این یک توهم است.

آیا این دو با هم رخ میدهند؟ بله، و این یکی از دلایلی است که باعث سردرگمی در مورد تفاوت هذیان و توهم میشود. هذیان و توهم اغلب با هم رخ میدهند و حتی میتوانند یکدیگر را تقویت کنند، به خصوص در اختلالات سایکوتیک مانند اسکیزوفرنی. برای مثال، فردی که هذیان گزند و آسیب دارد و معتقد است همسایهها علیه او توطئه میکنند (هذیان)، ممکن است صداهایی از دیوار بشنود که فکر میکند صدای صحبتهای آنها درباره نقشه کشیدن علیه اوست (توهم). در این حالت، توهم شنیداری به عنوان یک «مدرک» برای تأیید هذیان عمل میکند و این چرخه معیوب، باور غلط فرد را مستحکمتر میسازد. برای درک عمیقتر ماهیت یک باور هذیانی، میتوان به معیارهای کلاسیک روانپزشکی رجوع کرد.
«کارل یاسپرس، روانپزشک و فیلسوف برجسته، سه معیار اصلی برای هذیان را توصیف کرد: قطعیت؛ بیمار به طور مطلق به هذیان خود باور دارد. اصلاحناپذیری؛ این باور را نمیتوان متزلزل کرد. غیرممکن بودن؛ هذیان بدون شک نادرست است.»
“Karl Jaspers, a noted psychiatrist and philosopher, described the three main criteria required for a delusion: Certainty – the patient believes the delusion absolutely. Incorrigibility – the belief cannot be shaken. Impossibility – the delusion is without doubt untrue.”
به نقل از Patient.info
تفاوت هذیان و توهم و خطای ادراکی
برای تکمیل این بحث، لازم است مفهوم سومی را نیز وارد کنیم: خطای ادراکی. درک این مفهوم، تمایز میان این سه پدیده را کامل میکند. خطای ادراکی، یک «تفسیر اشتباه از یک محرک حسی واقعی» است. نکته کلیدی در اینجا وجود یک محرک واقعی در محیط است. برخلاف توهم که در آن هیچ محرکی وجود ندارد، در خطای ادراکی یک محرک واقعی به اشتباه تفسیر میشود. مثالهای کلاسیک خطای ادراکی عبارتند از:
- دیدن یک چوب صاف در آب به صورت شکسته.
- اشتباه گرفتن یک کت آویزان در اتاق تاریک با یک انسان.
- شنیدن صدای باد و فکر کردن به اینکه کسی نام شما را صدا میزند.
بنابراین، تفاوت هذیان و توهم و خطای ادراکی در این است که هذیان یک باور غلط، توهم یک ادراک بدون محرک و خطای ادراکی یک تفسیر غلط از یک محرک واقعی است.

جدول مقایسهای؛ تفاوت هذیان، توهم و خطای ادراکی در یک نگاه
این جدول به طور خلاصه تفاوتهای کلیدی این سه مفهوم را نشان میدهد:
| ویژگی | هذیان | توهم | خطای ادراکی |
| ماهیت | باور غلط | ادراک حسی غلط | تفسیر غلط |
| محرک خارجی | وجود ندارد | وجود ندارد | وجود دارد |
| حوزه درگیری | فکر و شناخت | حواس پنجگانه | ادراک حسی |
| مثال | باور به اینکه تحت تعقیب CIA است. | شنیدن صدایی که وجود ندارد. | دیدن یک طناب و فکر کردن به اینکه مار است. |
فرق علائم هذیان و توهم
اگرچه تفاوت هذیان و توهم در تعریف واضح است، اما در عمل، نشانههای رفتاری آنها نیز متفاوت است.
نشانههای رفتاری و کلامی مرتبط با هذیان
فردی که دچار هذیان است ممکن است رفتارهای زیر را از خود نشان دهد:
- صحبت کردن مکرر و وسواسگونه درباره باور خود.
- منزوی شدن به دلیل ترس و بیاعتمادی (در هذیان گزند و آسیب).
- نشان دادن حالت تدافعی، خشم یا اضطراب شدید هنگام به چالش کشیده شدن باورش.
- انجام اقدامات عملی بر اساس باورش، مانند تماس با پلیس یا تغییر قفلهای خانه.

نشانههایی که به وجود توهم اشاره دارند
فردی که توهم را تجربه میکند، ممکن است:
- به نظر برسد که به چیزی گوش میدهد یا نگاه میکند که وجود ندارد.
- با خودش صحبت کند یا به صداهایی که میشنود پاسخ دهد.
- ناگهان بترسد یا بخندد بدون هیچ دلیل مشخصی.
- حرکاتی انجام دهد که انگار در حال تعامل با یک محرک حسی است (مانند کنار زدن حشرات نامرئی).
علائم اسکیزوفرنی به عنوان بستری برای هر دو پدیده
تفاوت هذیان و توهم اغلب در زمینه اختلالات سایکوتیک مطرح میشود و اسکیزوفرنی بارزترین نمونه آن است. علائم اسکیزوفرنی به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: علائم مثبت (چیزهایی که اضافه شدهاند) و علائم منفی (چیزهایی که از دست رفتهاند). هذیان و توهم هر دو از علائم مثبت کلیدی اسکیزوفرنی هستند. علائم دیگر این بیماری شامل تفکر و گفتار آشفته، رفتار غیرعادی و علائم منفی مانند بیاحساسی، کاهش انگیزه و انزوای اجتماعی است.
تفاوت تشخیص هذیان از توهم
تشخیص دقیق این دو علامت برای انتخاب مسیر درمانی صحیح حیاتی است.
فرآیند ارزیابی روانپزشکی برای تشخیص دقیق
یک روانپزشک یا روانشناس بالینی برای تشخیص، یک ارزیابی جامع انجام میدهد. این فرآیند شامل موارد زیر است:
- مصاحبه بالینی: متخصص با دقت به صحبتهای فرد گوش میدهد تا محتوای افکار (برای تشخیص هذیان) و تجربیات حسی (برای تشخیص توهم) را ارزیابی کند.
- گرفتن تاریخچه: اطلاعات از خانواده و دوستان میتواند بسیار کمککننده باشد.
- معاینات پزشکی: آزمایشهای مختلف برای رد کردن علل پزشکی دیگر مانند تومور مغزی، عفونتها، سوءمصرف مواد یا دلیریوم انجام میشود.
چرا درک تفاوت هذیان با توهم چیست برای متخصصان اهمیت دارد؟
پاسخ به این سوال که تفاوت هذیان با توهم چیست، پیامدهای درمانی مهمی دارد. اگرچه هر دو علامت ممکن است به داروهای مشابهی پاسخ دهند، اما نوع غالب علامت میتواند به تشخیص افتراقی کمک کند. برای مثال، در «اختلال هذیانی»، فرد عمدتاً دچار هذیانهای پایدار است اما توهمهای برجستهای ندارد. در حالی که در اسکیزوفرنی، معمولاً هر دو علامت با شدت حضور دارند. این تمایز به تدوین یک برنامه درمانی دقیقتر کمک میکند.

تفاوت شیوههای درمان هذیان با توهم
رویکردهای درمانی برای مدیریت این علائم معمولاً ترکیبی از دارو و رواندرمانی است. اما گام نخست را باید در تفاوت هذیان و توهم جستجو کرد.
درمان دارویی؛ نقش آنتیسایکوتیکها
داروهای ضدروانپریشی خط اول درمان برای هر دو علامت هذیان و توهم هستند. این داروها با تأثیر بر انتقالدهندههای عصبی مغز، به ویژه دوپامین، به کاهش شدت و فراوانی این علائم کمک کرده و به فرد کمک میکنند تا تفکر واضحتری داشته باشد و واقعیت را بهتر تشخیص دهد.
رواندرمانی؛ قدرت درمان شناختی-رفتاری (CBT)
درمان شناختی-رفتاری برای سایکوز (CBTp) یک رویکرد درمانی بسیار مؤثر است که به عنوان مکمل دارودرمانی به کار میرود. هدف اصلی CBTp این نیست که به طور مستقیم هذیان یا توهم را از بین ببرد، بلکه به فرد کمک میکند تا رابطه خود را با این تجربیات تغییر داده و پریشانی و اختلال ناشی از آنها را کاهش دهد.
مدیریت هذیان با به چالش کشیدن باورها
تفاوت هذیان و توهم و تشخیص آن راه را برای درمان هموار میکند. در مورد هذیان، درمانگر به جای حمله مستقیم به باور فرد، به او کمک میکند تا شواهد موافق و مخالف باورش را بررسی کند، تفسیرهای جایگزین را در نظر بگیرد و به تدریج از قطعیت باورش بکاهد. این فرآیند به کاهش تأثیر هیجانی و رفتاری هذیان کمک میکند.
راهکارهای عملی برای درمان توهم و کاهش پریشانی
برای درمان توهم، CBTp بر توسعه راهبردهای مقابلهای تمرکز دارد. این راهکارها شامل تکنیکهای حواسپرتی (مانند گوش دادن به موسیقی)، تمرکز بر محیط اطراف، و به چالش کشیدن باورهای فرد در مورد توهماتش (مثلاً اینکه صداها واقعاً خطرناک هستند) است. هدف این است که فرد یاد بگیرد توهمات را به عنوان علائم بیماری ببیند و کنترل بیشتری بر واکنشهای خود داشته باشد. ریشه این تجربیات پیچیده در عملکرد مغز نهفته است و علم عصبشناسی در حال رمزگشایی از آن است.
«به عنوان اولین رویکرد برای مطالعه مکانیسم توهم، افرادِ به لحاظ روانشناختی نرمال که به دلیل ضایعات مغزی دچار توهم شدهاند مورد مطالعه قرار گرفتهاند، و عموماً مشخص شده است که ضایعه در مسیر مغزی مربوط به همان حس (مانند شنوایی، بینایی، جسمی) توهم قرار دارد.»
“As a first approach to studying the mechanism of hallucinations, psychologically normal individuals with hallucinations due to lesions have been studied, and the lesion was generally found to be in the brain pathway of the sensory modality (e.g., auditory, visual, somatic) of the hallucination.”
به نقل از Journal of Psychiatry & Neuroscience
جمعبندی
در نهایت، تفاوت هذیان و توهم را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: هذیان یک باور غلط است و توهم یک ادراک حسی غلط. اولی در ذهن و دنیای افکار ریشه دارد و دومی در دنیای حواس پنجگانه. درک این تمایز، کلید شناخت دقیقتر اختلالات روان، کاهش انگ و ارائه حمایت مؤثر به افرادی است که با این تجربیات دشوار دست و پنجه نرم میکنند. این علائم نشانههای بیماریهای قابل درمانی هستند و با کمک متخصصان، افراد میتوانند کیفیت زندگی خود را به طور چشمگیری بهبود بخشند.
منابع: Psychiatry – NewYork-Presbyterian – Cleveland Clinic – Mental Health Center Of San Diego