اختلال شخصیت وابسته

زندگی با اختلال شخصیت وابسته شبیه به تلاش برای خواندن نقشه‌ای است که به زبان دیگری نوشته شده؛ شما می‌دانید که باید به مقصدی برسید، اما برای هر قدم، هر پیچ و هر تصمیم، نیازمند تایید و راهنمایی فرد دیگری هستید. این وابستگی، فراتر از یک تردید ساده، یک الگوی فراگیر روانی است که استقلال فردی را به زنجیر می‌کشد و فرد را در چرخه بی‌پایان نیاز به مراقبت دیگران گرفتار می‌کند.

اختلال شخصیت وابسته در DSM-5

طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)، اختلال شخصیت وابسته در خوشه C قرار دارد که شامل اختلالات مبتنی بر اضطراب و ترس است. این دسته‌بندی به ما می‌گوید که ریشه اصلی این اختلال، در احساسات عمیق اضطراب و هراس نهفته است.

اختلال شخصیت وابسته یک ویژگی شخصیتی زودگذر نیست، بلکه یک الگوی ریشه‌دار و فراگیر است. DSM-5 آن را به عنوان «نیازی فراگیر و بیش از حد برای تحت مراقبت قرار گرفتن که به رفتار سلطه‌پذیر و چسبنده و ترس از جدایی منجر می‌شود» تعریف می‌کند. این الگو معمولاً از اوایل بزرگسالی شروع شده و در زمینه‌های مختلف زندگی فرد، از روابط عاطفی گرفته تا محیط کار، خود را نشان می‌دهد.

«افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته به شدت به توانایی‌ها و مهارت‌های خود شک دارند و حالتی از درماندگی را به نمایش می‌گذارند. ترس آنها از رها شدن قوی است…»

“People with dependent personality disorder strongly doubt their own abilities and skills and cultivate an air of helplessness. Their fear of abandonment is strong…”

به نقل از Sheppard Pratt

اختلال شخصیت وابسته

معیارهای تشخیصی

برای اینکه تشخیص اختلال شخصیت وابسته در DSM-5 به طور رسمی تایید شود، فرد باید حداقل پنج مورد از هشت معیار زیر را به صورت پایدار و در موقعیت‌های گوناگون از خود نشان دهد :

معیار تشخیصی شرح رفتار
۱. مشکل در تصمیم‌گیری روزمره برای گرفتن تصمیمات عادی (مانند انتخاب لباس یا غذا) به مقدار زیادی توصیه و اطمینان‌بخشی از سوی دیگران نیاز دارد.
۲. واگذاری مسئولیت‌ها نیاز دارد که دیگران مسئولیت اکثر حوزه‌های مهم زندگی او را بر عهده بگیرند.
۳. مشکل در ابراز مخالفت به دلیل ترس از دست دادن حمایت یا تایید دیگران، در ابراز مخالفت با آنها مشکل دارد.
۴. مشکل در شروع مستقل پروژه‌ها به دلیل عدم اعتماد به قضاوت و توانایی‌های خود (و نه به دلیل کمبود انگیزه یا انرژی) در شروع پروژه‌ها یا انجام کارها به تنهایی مشکل دارد.
۵. تلاش افراطی برای جلب حمایت برای به دست آوردن حمایت و محبت دیگران، تا جایی پیش می‌رود که حتی داوطلب انجام کارهای ناخوشایند می‌شود.
۶. احساس ناراحتی در تنهایی به دلیل ترس‌های اغراق‌آمیز از ناتوانی در مراقبت از خود، هنگام تنهایی احساس ناراحتی یا درماندگی می‌کند.
۷. جستجوی فوری برای رابطه جدید هنگامی که یک رابطه نزدیک به پایان می‌رسد، فوراً به دنبال رابطه دیگری به عنوان منبع مراقبت و حمایت می‌گردد.
۸. اشتغال ذهنی با ترس از رها شدن به طور غیرواقع‌بینانه‌ای نگران است که مبادا برای مراقبت از خود تنها رها شود.

سبب شناسی و علت اختلال شخصیت وابسته

هیچ علت واحدی برای اختلال شخصیت وابسته وجود ندارد. در عوض، متخصصان معتقدند که این اختلال از ترکیبی پیچیده از عوامل ژنتیکی، محیطی و تجربیات دوران کودکی نشأت می‌گیرد. این عوامل مختلف دست به دست هم می‌دهند تا یک باور مرکزی و عمیق را در ذهن فرد شکل دهند: «من به تنهایی ناتوان و درمانده‌ام و برای زنده ماندن به یک فرد توانا نیاز دارم.» درک سبب شناسی اختلال شخصیت وابسته به ما کمک می‌کند تا با همدلی بیشتری به این چالش نگاه کنیم.

احساس ناراحتی در تنهایی

ریشه‌های پنهان؛ سفری به دوران کودکی

بسیاری از الگوهای شخصیتی ما در سال‌های اولیه زندگی شکل می‌گیرند. علت اختلال شخصیت وابسته نیز اغلب به تجربیات این دوران بازمی‌گردد.

نقش الگوهای فرزندپروری

دو سبک فرزندپروری به طور خاص با افزایش خطر ابتلا به اختلال شخصیت وابسته مرتبط دانسته شده‌اند:

۱. فرزندپروری مستبدانه: در این سبک، والدین قوانین سختگیرانه‌ای وضع می‌کنند و انتظار اطاعت بی‌چون و چرا دارند. این رویکرد به کودک اجازه نمی‌دهد از طریق آزمون و خطا، استقلال و حس خودکارآمدی را بیاموزد و به او القا می‌کند که قضاوت خودش ارزشی ندارد.

۲. فرزندپروری بیش از حد محافظت‌کننده: این والدین با نیت خیر، مانع از رویارویی فرزندشان با هرگونه چالش یا ناکامی می‌شوند. در نتیجه، کودک هرگز فرصت نمی‌یابد تا به توانایی‌های خود برای حل مشکلات اعتماد کند و این باور در او شکل می‌گیرد که بدون کمک دیگران قادر به انجام هیچ کاری نیست.

ژنتیک و سرشت

تحقیقات نشان می‌دهد که برخی ویژگی‌های سرشتی یا مزاجی که به صورت ژنتیکی به ارث می‌رسند، می‌توانند فرد را مستعد ابتلا به اختلال شخصیت وابسته کنند. ویژگی‌هایی مانند «اجتناب از آسیب» بالا و «وابستگی به پاداش» بالا در این افراد شایع است. این بدان معناست که آنها به طور طبیعی تمایل دارند از موقعیت‌های جدید و پرخطر دوری کنند و برای دریافت تایید و تحسین اجتماعی انگیزه بسیار بالایی دارند. این ویژگی‌های ذاتی می‌توانند والدین را به سمت رفتار بیش از حد محافظت‌کننده سوق دهند و یک چرخه معیوب ایجاد کنند.

یادگیری وابستگی؛ وقتی جامعه به رفتار ما پاداش می‌دهد

از دیدگاه یادگیری اجتماعی، وابستگی یک رفتار آموخته‌شده است. وقتی رفتارهای وابسته یک کودک (مانند درخواست کمک مداوم) با توجه، محبت یا حمایت پاداش داده می‌شود، آن رفتار تقویت شده و احتمال تکرار آن در آینده افزایش می‌یابد. این موضوع می‌تواند یک تضاد درونی برای فرد ایجاد کند؛ از یک سو به او آموخته می‌شود که مستقل و خلاق باشد و از سوی دیگر، برای اطاعت و وابستگی به مراجع قدرت پاداش می‌گیرد. این سردرگمی، مسیر را برای شکل‌گیری اختلال شخصیت وابسته هموارتر می‌کند.

علائم اختلال شخصیت وابسته

علائم این اختلال صرفاً یک فهرست از رفتارها نیستند، بلکه اجزای یک چرخه خودتقویت‌شونده هستند. ترس عمیق از رها شدن، فرد را به سمت رفتارهای سلطه‌پذیر سوق می‌دهد. این تسلیم‌پذیری، او را در برابر روابط کنترل‌گرانه یا حتی آزاردهنده آسیب‌پذیرتر می‌کند. قرار گرفتن در چنین روابطی، باور درونی او مبنی بر «ناتوانی و درماندگی» را تایید کرده و در نتیجه، ترس از تنهایی را تشدید می‌کند و این چرخه ادامه می‌یابد.

فراتر از تردید؛ نشانه‌های کلیدی در زندگی روزمره

علائم اختلال شخصیت وابسته در جزئیات زندگی روزمره به وضوح قابل مشاهده است. این افراد برای تصمیمات ساده‌ای مانند اینکه چه بپوشند یا برای ناهار چه بخورند، به دنبال تایید و اطمینان‌بخشی دیگران هستند. آنها اغلب مسئولیت‌های مهم زندگی مانند امور مالی، انتخاب شغل یا محل زندگی را به طور کامل به شریک عاطفی یا والدین خود واگذار می‌کنند. این عدم اعتماد به نفس، توانایی آنها برای شروع هرگونه فعالیت مستقل را فلج می‌کند و آنها را در یک حالت انفعال دائمی نگه می‌دارد.

درمان اختلال شخصیت وابسته

ترس از تنهایی؛ موتور محرک رفتارهای وابسته

یکی از دردناک‌ترین جنبه‌های اختلال شخصیت وابسته، وحشت از تنهایی است. این احساس فراتر از دلتنگی یا ترجیح دادن حضور دیگران است؛ این یک ترس اغراق‌آمیز و عمیق از ناتوانی در مدیریت زندگی بدون حضور یک مراقب است. این ترس به قدری شدید است که فرد ممکن است برای جلوگیری از تنها ماندن، دست به هر کاری بزند. این افراد اغلب از خود تصویری ضعیف و بی‌کفایت دارند و هرگونه انتقاد یا عدم تایید را به عنوان مدرکی برای اثبات بی‌ارزشی خود تلقی می‌کنند.

در روابط عاطفی؛ الگوی تسلیم و فداکاری

در روابط نزدیک، الگوی اختلال شخصیت وابسته به اوج خود می‌رسد. این افراد به محض پایان یک رابطه، با اضطراب و عجله به دنبال جایگزینی برای آن می‌گردند، زیرا تحمل خلاء ناشی از نبود یک حامی برایشان غیرممکن است. آنها برای حفظ رابطه و جلوگیری از طرد شدن، از ابراز هرگونه مخالفت یا نیاز شخصی خودداری می‌کنند. این الگوی تسلیم‌پذیری می‌تواند به قیمت بسیار گزافی تمام شود، تا جایی که فرد برای از دست ندادن حمایت، آزار و اذیت‌های جسمی، عاطفی یا جنسی را تحمل می‌کند. این رفتارها از یک باور ریشه‌ای و دردناک سرچشمه می‌گیرد.

الگوی تسلیم و فداکاری

«این افراد ابتدا به این باور می‌رسند که ناکافی و درمانده هستند و به دنبال آن، فکر می‌کنند بهترین راهبرد برای حل این مشکل، یافتن کسی است که بتواند با دنیا کنار بیاید و از آنها محافظت کند.»

“…these individuals first believe they are inadequate and helpless, followed by thinking that the best strategy to fix this is to find someone who may be able to deal with the world and protect them.”

به نقل از  Graduate Journal of Counseling Psychology

تست اختلال شخصیت وابسته

بسیاری از افراد با جستجوی عبارت «تست اختلال شخصیت وابسته» به دنبال راهی برای ارزیابی خود یا عزیزانشان هستند. اما مهم است که بدانیم فرآیند تشخیص بسیار پیچیده‌تر از پاسخ دادن به چند سوال آنلاین است. پرسشنامه‌ها و تست‌های آنلاینی که در اینترنت یافت می‌شوند، ابزارهای تشخیصی معتبری نیستند. آنها در بهترین حالت می‌توانند به عنوان یک نقطه شروع برای خودآگاهی و تأمل عمل کنند و فرد را به فکر کردن درباره الگوهای رفتاری خود وادارند. با این حال، تشخیص قطعی اختلال شخصیت وابسته تنها باید توسط یک متخصص سلامت روان مانند روانپزشک یا روانشناس بالینی صورت گیرد.

فرآیند تشخیص حرفه‌ای اختلال شخصیت وابسته 

سنگ بنای تشخیص، یک مصاحبه بالینی عمیق است. در این مصاحبه، متخصص با پرسیدن سوالاتی دقیق، به بررسی تاریخچه زندگی، الگوهای رفتاری در روابط مختلف، و شدت و مدت زمان علائم می‌پردازد. هدف، شناسایی یک الگوی پایدار و فراگیر است که از اوایل بزرگسالی وجود داشته و باعث اختلال در عملکرد فرد شده است.

ابزارهای ارزیابی روان‌شناختی

علاوه بر مصاحبه، متخصصان ممکن است از ابزارهای ارزیابی استاندارد برای تکمیل فرآیند تشخیص استفاده کنند. این ابزارها به ارزیابی دقیق‌تر شدت صفات وابسته و شناسایی اختلالات همزمان (مانند افسردگی یا اضطراب) کمک می‌کنند. 

پرسشنامه شخصیت وابسته (DPQ)

این پرسشنامه یک ابزار غربالگری کوتاه و خودگزارشی است که به طور خاص برای شناسایی سریع ویژگی‌های شخصیت وابسته طراحی شده است. DPQ معمولاً شامل سوالاتی است که مستقیماً الگوهای رفتاری مرتبط با وابستگی را هدف قرار می‌دهد و می‌تواند به عنوان اولین گام برای ارزیابی‌های عمیق‌تر عمل کند.

وابستگی

پرسشنامه چندوجهی شخصیت مینه‌سوتا (MMPI-3)

MMPI-3 یکی از جامع‌ترین و معتبرترین آزمون‌های شخصیت‌شناسی در جهان است که یک نمای کلی از عملکرد روانی فرد ارائه می‌دهد. این آزمون یک مقیاس واحد و مستقیم برای اختلال شخصیت وابسته ندارد، اما یک روانشناس ماهر با تحلیل الگوی پاسخ‌ها در مقیاس‌های مختلف (مانند مقیاس‌های مربوط به درماندگی، شک به خود، درون‌گرایی اجتماعی و نیاز به تایید) می‌تواند به وجود صفات وابسته پی ببرد. این آزمون همچنین دارای مقیاس‌های اعتبارسنجی است که تلاش فرد برای بهتر یا بدتر نشان دادن خود را مشخص می‌کند.

پرسشنامه بالینی چندمحوری میلون (MCMI-IV)

این آزمون به طور خاص برای ارزیابی اختلالات شخصیت و سندرم‌های بالینی مطابق با دسته‌بندی‌های DSM طراحی شده است. برخلاف MMPI، آزمون MCMI شامل یک مقیاس مشخص برای «شخصیت وابسته» است که آن را به ابزاری بسیار مستقیم برای ارزیابی این الگوهای شخصیتی تبدیل می‌کند. این آزمون که برای جمعیت‌های بالینی (افرادی که در حال درمان هستند) طراحی شده، به درک عمیق پویایی شخصیت فرد و برنامه‌ریزی برای درمان کمک شایانی می‌کند.

این ابزارها به تشخیص عینیت بیشتری می‌بخشند و به طراحی یک برنامه درمانی موثر کمک می‌کنند.

روش‌های درمان اختلال شخصیت وابسته

خبر خوب این است که اختلال شخصیت وابسته قابل درمان است. اگرچه تغییر الگوهای شخصیتی ریشه‌دار زمان‌بر و چالش‌برانگیز است، اما با درمان اختلال شخصیت وابسته، افراد می‌توانند به سمت استقلال بیشتر، اعتماد به نفس بالاتر و روابط سالم‌تر حرکت کنند.

درمان اختلال شخصیت وابسته

روان‌درمانی

موثرترین و اصلی‌ترین روش درمانی برای این اختلال، روان‌درمانی است. هدف اصلی درمان، کمک به فرد برای افزایش استقلال، تقویت مهارت‌های تصمیم‌گیری و ایجاد روابطی سالم و متقابل است. با این حال، درمان این اختلال با یک چالش منحصر به فرد همراه است: بیمار به طور طبیعی تمایل دارد به درمانگر خود وابسته شود. بنابراین، یک درمانگر ماهر باید بتواند ضمن ایجاد یک رابطه درمانی امن و حمایتی، مرزهای مشخصی را حفظ کند تا از تقویت الگوی وابستگی جلوگیری نماید.

درمان شناختی-رفتاری (CBT)

درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی از محبوب‌ترین رویکردها برای درمان اختلال شخصیت وابسته است. این روش به بیماران کمک می‌کند تا افکار و باورهای ناکارآمد و تحریف‌شده خود را شناسایی کرده و به چالش بکشند؛ باورهایی مانند «من به تنهایی از پس هیچ کاری برنمی‌آیم» یا «اگر دیگران را از خود ناراضی کنم، مرا رها خواهند کرد». علاوه بر این، CBT بر آموزش مهارت‌های عملی مانند قاطعیت‌ورزی، حل مسئله و تصمیم‌گیری مستقل تمرکز دارد.

روان‌درمانی پویشی؛ کشف ریشه‌های ناخودآگاه

این رویکرد عمیق‌تر به بررسی ریشه‌های ناخودآگاه وابستگی در تجربیات اولیه زندگی، به ویژه در رابطه با والدین یا مراقبان اصلی، می‌پردازد.روان‌درمانی پویشی به فرد کمک می‌کند تا بفهمد چگونه ترس‌های گذشته و تعارضات حل‌نشده، الگوهای رفتاری فعلی او را شکل می‌دهند. در این روش، رابطه بین بیمار و درمانگر به عنوان فضایی برای تجربه و تمرین الگوهای ارتباطی سالم‌تر عمل می‌کند.

آیا دارو درمانی در اختلال شخصیت وابسته موثر است؟

در حال حاضر، هیچ دارویی که به طور خاص برای درمان اختلال شخصیت وابسته تایید شده باشد، وجود ندارد. با این حال، از آنجایی که افسردگی و اضطراب اغلب با این اختلال همراه هستند، پزشک ممکن است برای مدیریت این علائم همزمان، داروهای ضدافسردگی یا ضداضطراب تجویز کند. دارو به تنهایی کافی نیست و باید در کنار روان‌درمانی به کار گرفته شود تا بهترین نتیجه حاصل شود.

مسیر بهبودی؛ ساختن استقلال و اعتماد به نفس

اگرچه برای اختلالات شخصیت «درمان قطعی» به معنای ریشه‌کن شدن کامل وجود ندارد، اما بهبود قابل توجه کاملاً امکان‌پذیر است. درمان شخصیت وابسته یک فرآیند تدریجی است که نیازمند صبر، تعهد و شجاعت است. هدف نهایی، رسیدن به یک استقلال سالم و ایجاد روابطی مبتنی بر «هم‌وابستگی» است؛ جایی که افراد می‌توانند به یکدیگر تکیه کنند، اما هویت و توانایی تصمیم‌گیری مستقل خود را نیز حفظ می‌کنند. با کمک حرفه‌ای، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته می‌توانند یاد بگیرند که به قضاوت خود اعتماد کنند، از تنهایی نترسند و زندگی رضایت‌بخش و مستقلی را برای خود بسازند.

منابع: PubMedCleveland ClinicMSD ManualsPsychDBPsychology Today