افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال اغلب در دنیایی زندگی میکنند که از نظر دیگران عجیب و غیرقابل درک به نظر میرسد. آنها با یک تضاد درونی دردناک دست و پنجه نرم میکنند: از یک سو، ممکن است عمیقاً از فقدان روابط نزدیک خود ناراحت باشند و آرزوی ارتباط با دیگران را داشته باشند، اما از سوی دیگر، اضطراب اجتماعی شدید، بدبینی و ترسهای پارانوئید، آنها را از نزدیک شدن به دیگران باز میدارد و صمیمیت را به تجربهای تهدیدآمیز و طاقتفرسا تبدیل میکند. این کشمکش درونی، انزوای آنها را نه یک انتخاب ساده، بلکه نتیجه یک مبارزه روانی عمیق میسازد.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در DSM 5 چیست؟
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5)، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را به عنوان «یک الگوی فراگیر از نقایص اجتماعی و بینفردی که با ناراحتی حاد و کاهش ظرفیت برای روابط نزدیک، و همچنین با تحریفهای شناختی یا ادراکی و رفتارهای نامتعارف مشخص میشود» تعریف میکند. برای تشخیص این اختلال، فرد باید حداقل پنج مورد از نُه معیار زیر را به طور مداوم از خود نشان دهد:
۱. انتساب شخصی: تفسیر نادرست رویدادهای بیاهمیت به گونهای که گویی معنای شخصی خاصی برای فرد دارند.
۲. باورهای عجیب یا تفکر جادویی: باورهایی که با هنجارهای فرهنگی ناسازگار است، مانند خرافات، اعتقاد به روشنبینی یا تلهپاتی.
۳. تجارب ادراکی غیرعادی: شامل خطاهای حسی جسمی یا درک چیزهایی که دیگران متوجه آن نمیشوند.
۴. تفکر و گفتار عجیب: گفتاری که مبهم، حاشیهای، استعاری یا بیش از حد مفصل است.
۵. شکاکیت یا افکار پارانوئید: بیاعتمادی و شکاکیت مداوم نسبت به دیگران.
۶. عاطفه نامتناسب یا محدود: واکنشهای هیجانی که با موقعیت همخوانی ندارند.
۷. رفتار یا ظاهر عجیب، نامتعارف یا خاص: شیوههای غیرمعمول در لباس پوشیدن یا رفتارها.
۸. فقدان دوستان نزدیک: نداشتن دوستان صمیمی به جز بستگان درجه اول.
۹. اضطراب اجتماعی شدید: اضطرابی که با افزایش آشنایی کاهش نمییابد و بیشتر با ترسهای پارانوئید مرتبط است.
سه ستون اصلی علائم اسکیزوتایپال
برای درک بهتر این معیارها، میتوان آنها را در سه ستون اصلی دستهبندی کرد که تصویر بالینی کامل این اختلال را تشکیل میدهند. این ساختار به جای یک فهرست پراکنده، یک روایت منسجم از نحوه عملکرد اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ارائه میدهد:
- ستون اول؛ تحریفهای شناختی-ادراکی (دنیای درونی): این ستون شامل معیارهای ۱، ۲ و ۳ است (انتساب شخصی، تفکر جادویی و تجارب ادراکی غیرعادی). اینها نشاندهنده روش منحصر به فرد و تحریفشدهای است که فرد مبتلا به اسکیزوتایپال، واقعیت را پردازش و درک میکند.
- ستون دوم؛ نقایص بینفردی (دنیای اجتماعی): این ستون معیارهای ۵، ۶، ۸ و ۹ را در بر میگیرد (شکاکیت، عاطفه نامتناسب، فقدان دوستان و اضطراب اجتماعی). این معیارها به طور مستقیم به مشکلات فرد در تعامل با دیگران و دنیای اجتماعی اطرافش اشاره دارند.
- ستون سوم؛ عدم سازمانیافتگی رفتاری (تجلی بیرونی): این ستون شامل معیارهای ۴ و ۷ است (تفکر و گفتار عجیب، و رفتار و ظاهر نامتعارف). اینها تظاهرات بیرونی و قابل مشاهدهای هستند که از دنیای درونی تحریفشده و مشکلات اجتماعی فرد نشأت میگیرند.
این سه ستون به هم مرتبط هستند: تحریفهای درونی (ستون اول) منجر به ترس و کنارهگیری اجتماعی (ستون دوم) میشود که این خود از طریق رفتارهای بیرونی نامتعارف (ستون سوم) ابراز میگردد.

علائم اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
علائم این اختلال، همانطور که در سه ستون تشخیصی ذکر شد، طیف گستردهای از تجربیات درونی و رفتارهای بیرونی را پوشش میدهد.
تحریفهای شناختی و ادراکی؛ دنیای درونی فرد
این دسته از علائم به دنیای درونی فرد و نحوه تفسیر او از واقعیت مربوط میشود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال اغلب رویدادهای روزمره و بیخطر را به اشتباه به خود مرتبط میدانند؛ برای مثال، اگر دو نفر در خیابان با هم بخندند، ممکن است فوراً به این نتیجه برسند که آنها در حال مسخره کردن او هستند. آنها همچنین به پدیدههای فراطبیعی و تفکر جادویی اعتقاد راسخ دارند، مانند این باور که افکارشان میتواند مستقیماً بر رویدادها تأثیر بگذارد. تجارب ادراکی غیرعادی، مانند حس کردن حضور یک شخص غایب در اتاق یا شنیدن زمزمه نام خود نیز در این افراد شایع است.
مشکلات بینفردی و هیجانی؛ انزوای عمیق
این علائم هسته اصلی مشکلات اجتماعی فرد را تشکیل میدهند و منجر به انزوای عمیق او میشوند. بیاعتمادی فراگیر به دیگران و شکاکیت مداوم، ایجاد هرگونه رابطه صمیمانه را تقریباً غیرممکن میسازد. اضطراب اجتماعی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال شدید و پایدار است و ریشه در ترسهای پارانوئید دارد. به همین دلیل، آنها معمولاً هیچ دوست صمیمی به جز اعضای درجه یک خانواده ندارند و ابراز هیجاناتشان یا بسیار محدود است یا با موقعیت اجتماعی همخوانی ندارد. این ویژگیها، زندگی اجتماعی فرد را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
رفتار و ظاهر نامتعارف؛ تجلی بیرونی
این علائم، تظاهرات بیرونی دنیای درونی فرد هستند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ممکن است لباسهای نامرتب، کثیف یا نامتناسب بپوشند و آداب و رسوم عجیبی داشته باشند.4 سبک صحبت کردن آنها نیز اغلب غیرمعمول است؛ گفتارشان ممکن است بیش از حد انتزاعی، مبهم یا پر از حاشیهروی باشد که دنبال کردن صحبتهایشان را برای دیگران دشوار میسازد.2 این رفتارها اغلب اولین چیزی است که توجه دیگران را به خود جلب میکند و به انزوای بیشتر فرد دامن میزند.

ریشههای اختلال؛ ژنتیک، محیط و عوامل خطر
علت دقیق اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، مانند سایر اختلالات شخصیت، یک عامل واحد نیست، بلکه نتیجه تعامل پیچیدهای از عوامل ژنتیکی و محیطی است. این اختلال بر اساس یک مدل «آسیبپذیری-استرس» شکل میگیرد؛ به این معنی که یک استعداد ژنتیکی (آسیبپذیری) در فرد وجود دارد که تحت تأثیر عوامل استرسزای محیطی (استرس) فعال شده و منجر به بروز علائم میشود.
«تأثیر تروما بر ایجاد علائم اسکیزوتایپال، به نظر میرسد به زمینه ژنتیکی فرد بستگی دارد. به عنوان مثال، ترومای خودگزارششده با علائم اسکیزوتایپال در بستگان درجه اول بیماران اسکیزوفرنی مرتبط بود، اما این ارتباط در بستگان بیماران دوقطبی دیده نشد.»
“The effect of trauma on the development of schizotypal symptoms, however, appears to be dependent on genetic background. For example, self-reported trauma was associated with schizotypal symptoms in first-degree relatives of schizophrenic, but not bipolar, patients.”
به نقل از National Center for Biotechnology Information (NCBI)
نقش ژنتیک و پیوند با اسکیزوفرنی
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در خانوادههایی که سابقه اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات روانپریشی دارند، شایعتر است که این امر نشاندهنده یک پیوند ژنتیکی قوی است. این اختلال هم تحت تأثیر عوامل ژنتیکی-خانوادگی و هم عوامل محیطی منحصر به فرد قرار دارد. برخی تحقیقات ژنتیکی حتی به ژنهای خاصی مانند ژن COMT اشاره کردهاند که در متابولیسم دوپامین در مغز نقش دارد و تغییرات در آن میتواند با علائم شناختی و منفی در طیف اسکیزوفرنی مرتبط باشد. این پیوند ژنتیکی توضیح میدهد که چرا این اختلال به عنوان بخشی از «طیف اسکیزوفرنی» در نظر گرفته میشود.
عوامل محیطی و تجربیات اولیه کودکی
عوامل محیطی، به ویژه تجربیات دوران کودکی، نقش مهمی در بروز این اختلال ایفا میکنند. تجربیاتی مانند سوءاستفاده، غفلت، تروما و استرس مزمن با افزایش خطر ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال مرتبط هستند. داشتن والدین سرد، بیتفاوت و از نظر عاطفی دور نیز به عنوان یک عامل خطر شناخته شده است. علاوه بر این، برخی آسیبهای دوره بارداری یا زایمان، مانند قرار گرفتن مادر در معرض آنفولانزا، با نمرات بالاتر صفات اسکیزوتایپال در بزرگسالی مرتبط دانسته شده است. این تجربیات نامطلوب میتوانند بر روی یک زمینه ژنتیکی آسیبپذیر تأثیر گذاشته و به شکلگیری الگوهای فکری و رفتاری اسکیزوتایپال کمک کنند.
تمایز کلیدی؛ تفاوت اسکیزوتایپال با اسکیزوئید و اسکیزوفرنی
یکی از بزرگترین چالشها در تشخیص و درک اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، شباهت ظاهری آن با دو اختلال دیگر در طیف اسکیزوفرنی، یعنی اختلال شخصیت اسکیزوئید و خود بیماری اسکیزوفرنی است. این شباهتها اغلب منجر به سردرگمی میشود، اما تفاوتهای اساسی و مهمی بین آنها وجود دارد.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در مقابل اختلال شخصیت اسکیزوئید
این دو اختلال هر دو در خوشه A اختلالات شخصیت قرار دارند و ویژگی مشترک آنها انزوای اجتماعی است، اما انگیزه و تجربه درونی این انزوا کاملاً متفاوت است. برای درک اینکه اختلال شخصیت اسکیزوئید چیست، باید بدانیم که فرد اسکیزوئید به طور ذاتی هیچ علاقه یا تمایلی به روابط اجتماعی ندارد و از تنهایی خود لذت میبرد. در مقابل، فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به دلیل اضطراب شدید و بدبینی از روابط دوری میکند، اما ممکن است در درون خود خواهان رابطه باشد.

مهمترین وجه تمایز، دنیای درونی آنهاست. علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید فاقد تحریفهای شناختی و ادراکی است، در حالی که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال با تفکر جادویی و باورهای عجیب مشخص میشود. به همین دلیل، موضوعی مانند ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید به دلیل عدم تمایل ذاتی فرد به صمیمیت، بسیار نادر و چالشبرانگیز است. اختلال شخصیت اسکیزوئید در DSM 5 نیز در خوشه A طبقهبندی میشود اما فاقد ویژگیهای ادراکی عجیب است که در اسکیزوتایپال دیده میشود.
«افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید فاقد تحریفهای شناختی و ادراکی هستند که در اختلال شخصیت اسکیزوتایپال دیده میشود.»
“Individuals with schizoid personality disorder also lack the cognitive and perceptual distortions seen in schizotypal personality disorder.”
به نقل از PsychDB
اسکیزوتایپال در مقابل اسکیزوفرنی
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به عنوان بخشی از «طیف اسکیزوفرنی» در نظر گرفته میشود، اما یک اختلال شخصیت است، نه یک اختلال روانپریشی کامل. تفاوت اصلی در شدت و پایداری علائم سایکوتیک است. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دورههای پایدار و شدیدی از هذیانها و توهمات را تجربه میکنند، در حالی که افراد اسکیزوتایپال ممکن است دورههای روانپریشی کوتاهمدت و گذرا را، به ویژه تحت استرس، تجربه کنند. تمایز کلیدی دیگر در توانایی سنجش واقعیت نهفته است؛ افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال معمولاً میتوانند متوجه شوند که افکار تحریفشده آنها با واقعیت تفاوت دارد.
| ویژگی | اختلال شخصیت اسکیزوتایپال | اختلال شخصیت اسکیزوئید | اسکیزوفرنی |
| روابط اجتماعی | تمایل به انزوا به دلیل اضطراب شدید و بدبینی؛ ممکن است از تنهایی خود ناراضی باشند. | بیعلاقگی ذاتی به روابط؛ انزوا را ترجیح میدهند و از آن لذت میبرند. | انزوای شدید ناشی از افکار آشفته، بدبینی و علائم منفی (مانند بیانگیزگی). |
| تجربه هیجانی | هیجانات محدود یا نامتناسب با موقعیت. | دامنه هیجانی بسیار محدود؛ سرد و بیتفاوت به نظر میرسند. | هیجانات سطحی یا هیجانات نامتناسب؛ بیلذتی. |
| تفکر و ادراک | تحریفهای شناختی و ادراکی؛ افکار جادویی، باورهای عجیب، تجارب ادراکی غیرعادی (بدون هذیان و توهم پایدار). | افکار و ادراکات نرمال؛ دنیای درونی مبتنی بر واقعیت اما فاقد محتوای هیجانی. | وجود هذیانها و توهمات پایدار؛ اختلال شدید در تفکر. |
| گفتار و ظاهر | گفتار عجیب و نامتعارف (استعاری، مبهم)؛ ظاهر نامتعارف. | گفتار و ظاهر معمولی؛ ممکن است بیروح به نظر برسند. | گفتار آشفته و بیربط؛ ممکن است ظاهر ژولیده داشته باشند. |
| ارتباط با واقعیت | ارتباط با واقعیت حفظ شده است، اما تحریف شده؛ معمولاً میتوانند تفاوت بین باورهای خود و واقعیت را تشخیص دهند. | ارتباط با واقعیت کاملاً حفظ شده است. | قطع ارتباط با واقعیت (سایکوز) در دورههای فعال بیماری. |
راههای درمان
درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال معمولاً شامل ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی است. از آنجایی که این یک اختلال مزمن و ریشهدار است، درمان آن نیازمند زمان، صبر و یک رویکرد جامع است.

رواندرمانی اختلال شخصیت اسکیزوتاپیال
رواندرمانی به عنوان خط اول درمان برای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در نظر گرفته میشود. با این حال، درمان با یک چالش اساسی روبرو است: خود علائم اختلال، یعنی بدبینی و بیاعتمادی، موانع بزرگی بر سر راه ایجاد یک رابطه درمانی مؤثر ایجاد میکنند.
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): این رویکرد به فرد کمک میکند تا الگوهای فکری تحریفشده خود (مانند انتساب شخصی یا تفکر پارانوئید) را شناسایی کرده و آنها را به چالش بکشد. همچنین، CBT بر آموزش مهارتهای اجتماعی برای کاهش اضطراب و بهبود تعاملات تمرکز دارد.
- رواندرمانی حمایتی: این رویکرد بر ارائه تشویق، حمایت و تقویت مهارتهای انطباقی در یک فضای امن و قابل اعتماد تمرکز دارد تا فرد به تدریج به درمانگر اعتماد کند.
- گروهدرمانی: این روش میتواند برای تمرین مهارتهای اجتماعی مفید باشد، اما برای افرادی که علائم پارانوئید شدیدی دارند، ممکن است مناسب نباشد و رفتارشان مخل گروه باشد.
دارودرمانی اختلال شخصیت اسکیزوتاپیال
هیچ دارویی به طور خاص برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوتایپال تأیید نشده است، اما داروها میتوانند به مدیریت علائم خاص کمک کنند.
- داروهای ضدروانپریشی: دوزهای پایین این داروها (مانند ریسپریدون) اغلب برای کنترل ویژگیهای شناختی عجیب، افکار پارانوئید و علائم روانپریشی گذرا تجویز میشوند.
- داروهای ضدافسردگی: از آنجایی که افسردگی در این افراد شایع است، این داروها برای مدیریت علائم افسردگی و اضطراب به کار میروند.
چالشهای تشخیصی و تستهای آنلاین
تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به دلیل همپوشانی با سایر اختلالات و عدم آگاهی خود فرد نسبت به بیماری، پیچیده است. امروزه بسیاری به «تست آنلاین اختلال شخصیت اسکیزوئید» یا اسکیزوتایپال روی میآورند. این آزمونها به دلیل اعتبار علمی پایین و ناتوانی فرد در گزارش عینی وضعیت خود (به دلیل تحریفهای شناختی)، غیرقابل اعتماد و حتی مضر هستند و نمیتوانند جایگزین ارزیابی بالینی جامع توسط یک متخصص شوند. درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوتایپال نیز نیازمند تشخیص دقیق توسط متخصص است.
بهترین فیلم درباره اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
سینما میتواند به درک بهتر برخی از صفات و رفتارهای مرتبط با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال کمک کند، هرچند این تصویرها نباید به عنوان مرجع تشخیصی در نظر گرفته شوند.

- راننده تاکسی (۱۹۷۶): شخصیت تراویس بیکل، با بازی رابرت دنیرو، یکی از مشهورترین نمونههای سینمایی از صفات اسکیزوتایپال است. انزوای اجتماعی عمیق او، مونولوگهای پارانوئید، جهانبینی تحریفشده و تفسیر نادرست نشانههای اجتماعی، همگی با معیارهای این اختلال همخوانی دارند.
- چارلی و کارخانه شکلاتسازی (۲۰۰۵): شخصیت ویلی وانکا، به ویژه با بازی جانی دپ، بسیاری از ویژگیهای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را به نمایش میگذارد. ظاهر عجیب و غریب او، گفتار استعاری، تفکر جادویی و بدبینی شدید نسبت به غریبهها، همگی نمونههای بارزی از این اختلال هستند.
- هری پاتر: شخصیت شخصیت لونا لاوگود تصویری ملایمتر و خوشخیمتر از صفات اسکیزوتایپال ارائه میدهد.29 باورهای عجیب او (اعتقاد به موجوداتی که دیگران نمیبینند)، رفتارها و ظاهر نامتعارف، و کنارهگیری اجتماعی او نه از روی بدخواهی، بلکه ناشی از نگاه متفاوت او به جهان است. او نمونهای است که نشان میدهد چگونه این صفات میتوانند بدون منجر شدن به عملکرد کاملاً مختل، در فرد وجود داشته باشند.
فراتر از برچسب «عجیب و غریب»
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال یک وضعیت پیچیده و چندوجهی است که بسیار فراتر از برچسب ساده «عجیب و غریب» قرار میگیرد. این اختلال بر سه ستون اصلی استوار است: یک دنیای درونی تحریفشده، یک دنیای اجتماعی پر از اضطراب و بدبینی، و یک تجلی بیرونی نامتعارف. در نهایت، مهمترین پیام این است که پشت ظاهر عجیب فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، اغلب یک پریشانی درونی عمیق و تنهایی دردناک وجود دارد. با درمان مناسب، حمایت و درک، افراد مبتلا به این اختلال میتوانند یاد بگیرند که علائم خود را مدیریت کرده و کیفیت زندگی بهتری را تجربه کنند.
منابع: Merck Manuals – Abnormal Psychology – Mayo Clinic – Sheppard Pratt