شاید در اطراف خود فردی را بشناسید که همیشه تنهاست، در جمعها ساکت است و به نظر میرسد در دنیای خودش زندگی میکند. این کنارهگیری، اگر یک الگوی ثابت و فراگیر در زندگی فرد باشد، ممکن است فراتر از یک شخصیت درونگرا بوده و نشانهای از اختلال شخصیت اسکیزوئید باشد. این اختلال، وضعیتی پیچیده است که با بیعلاقگی عمیق به روابط اجتماعی و ناتوانی در ابراز هیجانات تعریف میشود و درک آن نیازمند نگاهی دقیق و همدلانه است تا بتوانیم دنیای درونی این افراد را بهتر بشناسیم.
اختلال شخصیت اسکیزوئید چیست؟
اختلال شخصیت اسکیزوئید در DSM-5 به عنوان «یک الگوی فراگیر کنارهگیری از روابط اجتماعی و دامنه محدودی از ابراز هیجانات در محیطهای میانفردی» تعریف شده است. این اختلال در «خوشه A» اختلالات شخصیت جای میگیرد. اختلالات این خوشه با ویژگی اصلی تفکر یا رفتار «عجیب و غریب» شناخته میشوند. الگوی رفتاری مرتبط با اختلال شخصیت اسکیزوئید معمولاً از اوایل بزرگسالی شروع شده و در تمام جنبههای زندگی فرد، از محیط کار گرفته تا روابط خانوادگی، خود را نشان میدهد و یک الگوی پایدار و انعطافناپذیر است.
«افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید اغلب بهعنوان افرادی گوشهگیر، از نظر هیجانی کند، منزوی، بیتفاوت و دور توصیف میشوند که مکرراً از تعاملات اجتماعی اجتناب کرده و از درونگرایی بهعنوان یک مکانیسم دفاعی استفاده میکنند.»
” Individuals with schizoid personality disorder are often described as aloof, emotionally blunted, isolated, disengaged, and distant, frequently avoiding social interactions and using introversion as a defense mechanism.”
به نقل از Brightquest
معیارهای تشخیصی هفتگانه در اختلال شخصیت اسکیزوئید
برای تشخیص رسمی انواع اختلال شخصیت همواره به تایید یک متخصص نیاز است؛ در این مورد برای تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید یک متخصص سلامت روان باید تأیید کند که فرد حداقل چهار مورد از هفت معیار زیر را به صورت پایدار از خود نشان میدهد:
۱. نه تمایلی به روابط نزدیک دارد و نه از آن لذت میبرد (حتی روابط خانوادگی).
۲. تقریباً همیشه فعالیتهای انفرادی را انتخاب میکند.
۳. علاقه کمی به داشتن تجربیات جنسی با دیگران دارد یا اصلاً علاقهای ندارد.
۴. از فعالیتهای کمی لذت میبرد یا اصلاً لذت نمیبرد (آنهدونیا).
۵. بهجز بستگان درجه اول، دوست صمیمی یا فرد مورد اعتمادی ندارد.
۶. نسبت به تحسین یا انتقاد دیگران بیتفاوت به نظر میرسد.
۷. سردی هیجانی، کنارهگیری یا بیتفاوتی عاطفی نشان میدهد.
نکته کلیدی در تشخیص این است که این علائم نباید ناشی از اختلالات دیگری مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا اوتیسم باشند و نباید به دلیل مصرف مواد یا یک بیماری پزشکی دیگر ایجاد شده باشند

تشخیص افتراقی؛ تفاوت با سایر اختلالات
یکی از چالشهای اصلی، تمایز اختلال شخصیت اسکیزوئید از شرایطی با علائم مشابه است.
- تفاوت با اسکیزوفرنی و اختلال اسکیزوتایپال: برخلاف اسکیزوفرنی، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید دچار علائم روانپریشی مانند توهم یا هذیان نمیشوند و با واقعیت در تماس هستند . همچنین، برخلاف اختلال اسکیزوتایپال، آنها تفکر جادویی یا تحریفهای شناختی و ادراکی بارز ندارند .
- تفاوت با اختلال شخصیت اجتنابی: این مهمترین تشخیص افتراقی است. فرد مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی، خواهان روابط اجتماعی است اما به دلیل ترس شدید از طرد شدن و مورد انتقاد قرار گرفتن، از آن دوری میکند. در مقابل، فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید اصولاً علاقهای به این روابط ندارد .
- تفاوت با طیف اوتیسم: اگرچه هر دو با انزوای اجتماعی مشخص میشوند، اما در طیف اوتیسم، اختلال در تعاملات اجتماعی متقابل و وجود رفتارهای تکراری و کلیشهای شدیدتر و بارزتر است .
شیوع و آمار
اختلال شخصیت اسکیزوئید یک اختلال نسبتاً غیرمعمول در نظر گرفته میشود. برآوردها نشان میدهد که شیوع آن در جمعیت عمومی بین ۳.۱ تا ۴.۹ درصد است. این اختلال در مردان کمی بیشتر از زنان تشخیص داده میشود و ممکن است در مردان منجر به اختلال عملکرد بیشتری شود. اغلب، افرادی که یکی از بستگانشان مبتلا به اسکیزوفرنی یا اختلال شخصیت اسکیزوتایپال است، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به این اختلال قرار دارند.
علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید
علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید در زندگی روزمره فرد مبتلا، بسیار فراتر از معیارهای خشک بالینی است و دنیای اجتماعی و هیجانی او را به شکلی منحصربهفرد رنگآمیزی میکند. این علائم اغلب به عنوان بخشی جداییناپذیر از شخصیت فرد دیده میشوند.
انزوای اجتماعی به عنوان یک انتخاب
این ویژگی صرفاً لذت بردن از خلوت نیست؛ یک انتخاب فعال و همیشگی برای دوری از دیگران است. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، فعالیتها، سرگرمیها و مشاغلی را انتخاب میکنند که بتوانند بهتنهایی انجام دهند، مانند بازیهای کامپیوتری، ریاضیات، کارهای فنی، برنامهنویسی یا کار در بایگانی. آنها در این مشاغل اغلب بسیار موفق عمل میکنند، زیرا نیاز به تعامل اجتماعی، آنها را خسته یا مضطرب نمیکند.

بیتفاوتی هیجانی
یکی از بارزترین ویژگیها، «چهره بیحالت» یا دامنه محدود هیجانات است. این افراد بهندرت هیجانات قوی مانند شادی، خشم یا غم را بروز میدهند و ممکن است در موقعیتهای بسیار احساسی، مانند مرگ یک عزیز، هیچ واکنشی نشان ندهند. این عدم ابراز هیجان، که اغلب توسط دیگران به بیاحساسی یا سردی تعبیر میشود، در واقع ریشه در ساختار شخصیتی فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید دارد و لزوماً به معنای عدم تجربه درونی هیجان نیست.
واکنش به تحسین و انتقاد
تحسین و تمجید یا انتقاد و سرزنش، تأثیر چندانی بر این افراد ندارد. برای مثال، ممکن است برایشان نمرهای که در یک امتحان میگیرند مهم باشد، اما نظر معلم درباره عملکردشان برایشان اهمیتی نداشته باشد. این ویژگی باعث میشود آنها از فشارهای اجتماعی و نیاز به تأیید دیگران که محرک بسیاری از افراد است، رها باشند، اما در عین حال ممکن است باعث شود در نظر دیگران بیانگیزه یا بیهدف به نظر برسند.
زندگی در دنیای درونی و فانتزی
از آنجایی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید از دنیای بیرونی و روابط اجتماعی رضایت چندانی کسب نمیکنند، اغلب به دنیای درونی خود پناه میبرند. آنها ممکن است یک زندگی فانتزی غنی و پیچیده داشته باشند و زمان زیادی را صرف خیالپردازی و دروننگری کنند. این دنیای درونی برای آنها امنتر و قابل کنترلتر از دنیای واقعی و غیرقابل پیشبینی تعاملات انسانی است.
دنیای درونی پنهان اما پیچیده
با وجود ظاهر بیتفاوت، نباید تصور کرد که این افراد هیچ احساسی را تجربه نمیکنند. برخی تحقیقات نشان میدهد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است در درون خود احساس تنهایی و انزوای دردناکی را تجربه کنند. در موارد نادری که احساس امنیت کنند، ممکن است اعتراف کنند که از تعاملات اجتماعی رنج میبرند. این نشان میدهد که پشت نقاب بیتفاوتی، یک دنیای درونی پیچیده و یک کشمکش دائمی بین نیاز به تنهایی برای امنیت و رنج ناشی از انزوای مطلق وجود دارد.

دلایل و ریشههای اختلال شخصیت اسکیزوئید
علت دقیق اختلال شخصیت اسکیزوئید، مانند بسیاری از اختلالات شخصیت دیگر، به طور کامل شناخته شده نیست. با این حال، متخصصان معتقدند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و روانشناختی در شکلگیری آن نقش دارند .
عوامل ژنتیکی و وراثتی
تحقیقات نشان میدهد که ژنتیک ممکن است در ایجاد این اختلال نقش داشته باشد. وجود سابقه خانوادگی اسکیزوفرنی یا اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، خطر ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید را افزایش میدهد . این موضوع نشاندهنده یک پیوند ژنتیکی احتمالی بین این اختلالات است، هرچند که این پیوند به معنای قطعی بودن وراثت نیست.
عوامل محیطی و تجربیات کودکی
تجربیات دوران کودکی، به ویژه در سالهای اولیه زندگی، تأثیر عمیقی بر شکلگیری شخصیت دارند. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال در محیطی بزرگ شدهاند که از نظر عاطفی سرد، غفلتآمیز یا بیتوجه بوده است. داشتن والدینی که از نظر هیجانی دور و بیتفاوت بودهاند، میتواند این پیام را به کودک بدهد که روابط انسانی رضایتبخش نیستند و نزدیک شدن به دیگران خطرناک است. این تجربیات اولیه میتواند منجر به ایجاد یک بیاعتمادی عمیق نسبت به دیگران و شکلگیری این باور شود که استقلال و خودکفایی تنها راه امن برای زندگی است.

عوامل روانشناختی و خلقوخو
برخی ویژگیهای ذاتی خلقوخو نیز ممکن است فرد را مستعد ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید کند. برای مثال، ویژگیهایی مانند «آسیبپرهیزی» بالا (تمایل به اجتناب از موقعیتهای نامعلوم و جدید) و «نوآوریجویی» پایین (کنجکاوی کم و بیعلاقگی به تجربیات جدید) در این افراد شایع است. این تمایلات ذاتی، وقتی با یک محیط خانوادگی نامناسب ترکیب شوند، میتوانند الگوی کنارهگیری و انزوای اجتماعی را تقویت کنند.
تست آنلاین اختلال شخصیت اسکیزوئید
در دنیای امروز، جستجو برای «تست آنلاین اختلال شخصیت اسکیزوئید» بسیار رایج است. این تستها میتوانند به عنوان یک نقطه شروع برای خودآگاهی عمل کنند و به فرد کمک کنند تا الگوهای رفتاری و فکری خود را بهتر بشناسد. یک تست آنلاین میتواند با پرسیدن سوالاتی درباره ترجیحات اجتماعی، تجربیات هیجانی و الگوهای روابط، به فرد کمک کند تا ببیند آیا ویژگیهایش با علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید همخوانی دارد یا خیر. این فرآیند میتواند اولین قدم برای درک این موضوع باشد که شاید انزوای فرد، چیزی فراتر از یک انتخاب ساده باشد و نیاز به بررسی بیشتر دارد .
محدودیتها و خطرات خودتشخیصی
با این حال، یک نکته حیاتی وجود دارد: این آزمونها ابزار تشخیصی نیستند و هرگز نباید جایگزین ارزیابی یک متخصص سلامت روان شوند. ماهیت خود اختلال شخصیت اسکیزوئید، افراد را به سمت این آزمونها سوق میدهد. فردی که از تعامل چهرهبهچهره گریزان است، طبیعتاً یک آزمون آنلاین و ناشناس را به مراجعه به درمانگر ترجیح میدهد. این موضوع یک «تله خودتشخیصی» ایجاد میکند؛ فرد ممکن است با پذیرش نتایج تست، انزوای خود را توجیه کرده و از جستجوی کمک حرفهای باز بماند. بنابراین، اگر نتایج یک تست آنلاین نشاندهنده وجود برخی ویژگیهای اسکیزوئیدی بود، آن را نه یک برچسب، بلکه یک زنگ خطر در نظر بگیرید و برای ارزیابی جامع به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید
درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید با چالشهای منحصربهفردی همراه است، زیرا هسته اصلی این اختلال، بیعلاقگی به روابط است؛ یعنی همان چیزی که اساس یک رابطه درمانی موفق را تشکیل میدهد. با این وجود، درمان میتواند به بهبود کیفیت زندگی این افراد کمک کند.
چالشهای اصلی در فرآیند درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً خودشان به دنبال درمان نمیروند، مگر اینکه تحت فشار خانواده قرار گیرند یا به دلیل مشکلات ثانویه مانند افسردگی یا اضطراب شدید، به کمک نیاز پیدا کنند. چالش اصلی برای درمانگر، ایجاد یک اتحاد درمانی با فردی است که ذاتاً به روابط بیعلاقه و بیاعتماد است. این فرآیند نیازمند صبر، احترام به نیاز فرد به فضای شخصی و رویکردی غیرتهاجمی است .

رواندرمانی؛ سنگ بنای درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید
سنگ بنای درمان این اختلال، رواندرمانی است. رویکردهای مختلفی برای کمک به فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید وجود دارد:
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): این رویکرد به فرد کمک میکند تا باورها و رفتارهای ناکارآمد خود را در مورد روابط اجتماعی شناسایی کرده و آنها را به چالش بکشد . همچنین میتواند به آموزش مهارتهای اجتماعی ابتدایی کمک کند.
- گروهدرمانی: اگرچه ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد، اما گروهدرمانی میتواند یک محیط امن و ساختاریافته برای تمرین مهارتهای اجتماعی فراهم کند . در این محیط، فرد میتواند با دیگرانی که در حال یادگیری مهارتهای جدید هستند، تعامل کند.
- رواندرمانی پویشی: این رویکرد به بررسی ریشههای ناخودآگاه کنارهگیری فرد و تجربیات دوران کودکی او میپردازد تا به درک عمیقتری از ترس از صمیمیت دست یابد .
نقش دارودرمانی در اختلال شخصیت اسکیزوئید
هیچ داروی مشخصی برای درمان خود اختلال شخصیت اسکیزوئید وجود ندارد. با این حال، ممکن است از داروها برای مدیریت اختلالات همزمان مانند افسردگی و اضطراب که در این افراد شایع است، استفاده شود . این داروها میتوانند به کاهش علائم آزاردهنده کمک کرده و فرد را برای شرکت در رواندرمانی آمادهتر کنند.
تعیین اهداف واقعبینانه در درمان
هدف از درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید، تبدیل فرد به یک شخصیت اجتماعی و برونگرا نیست. چنین هدفی نه واقعبینانه است و نه مطلوب. موفقیت در اینجا به معنای بهبود کیفیت زندگی بر اساس استانداردهای خود فرد است؛ مانند کاهش احساس تنهایی دردناک، توانایی مدیریت موقعیتهای اجتماعی ضروری، یا حتی ایجاد یک یا دو رابطه معنادار.
«بهترین رواندرمانی برای مراجعان مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، درمانی است که به آنها احساس راحتی بدهد و با نیازهای فردی آنها سازگار باشد. اگرچه ممکن است آنها مسائل مشترک زیادی داشته باشند، اما هیچ درمان یکسانی برای همه وجود ندارد.»
“The best psychotherapy for clients with schizoid personality disorder is the one that makes them comfortable and is adapted to their individual needs. Although they may have many general issues in common, there is no one-size-fits-all treatment.”
به نقل از NCBI
ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید
روابط عاطفی و ازدواج با اختلال شخصیت اسکیزوئید یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین تجربیات میانفردی است. هسته اصلی یک رابطه عاشقانه بر پایه صمیمیت عاطفی و ارتباط متقابل بنا شده است؛ دقیقاً همان چیزهایی که برای فرد مبتلا به این اختلال دشوار یا بیمعناست.
چالشهای صمیمیت در رابطه با فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید
شریک عاطفی فرد مبتلا به این اختلال ممکن است دائماً با احساس طرد شدن، بیتوجهی و تنهایی عاطفی دستوپنجه نرم کند. تلاشهای او برای نزدیکی با دیواری از بیتفاوتی و کنارهگیری مواجه میشود . فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید این کنارهگیری را به عنوان یک حمله شخصی انجام نمیدهد؛ این رفتار، مکانیسم دفاعی او برای حفظ امنیت روانیاش است. با این حال، برای شریک عاطفی، این رفتار میتواند بسیار دردناک و گیجکننده باشد.

معضل اسکیزوئیدی و سازشهای رابطهای
بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید در کودکی به این نتیجه رسیدهاند که نزدیک شدن به دیگران خطرناک است. این تجربه یک «معضل اسکیزوئیدی» ایجاد میکند: فرد ممکن است در اعماق وجودش خواهان نوعی ارتباط باشد، اما همزمان از آن وحشت دارد. راهحل ناخودآگاه برای این معضل، «سازش اسکیزوئیدی» است: ایجاد روابطی ناقص با محدودیتهای درونی برای جلوگیری از صمیمیت کامل، مانند روابط از راه دور، عاشق شدنهای مکرر با افراد غیرقابل دسترس، یا ورود و خروج مداوم از یک رابطه.
راهکارهایی برای شریک عاطفیِ فرد اسکیزوئید
با وجود تمام این چالشها، ایجاد یک رابطه کارآمد با فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید غیرممکن نیست، اما نیازمند تلاش فوقالعاده و تنظیم انتظارات است:
- درک و پذیرش: بپذیرید که کنارهگیری شریک زندگیتان یک حمله شخصی به شما نیست، بلکه بخشی از ساختار روانی اوست.
- ارتباط مستقیم و بدون هیجان: از ارتباطات واضح و غیراتهامآمیز استفاده کنید. اصرار بر صحبت کردن، او را بیشتر دور میکند .
- احترام به مرزها و تنهایی: نیاز عمیق او به فضا و تنهایی را به رسمیت بشناسید.
- ایجاد ارتباط بر پایه علایق مشترک: ارتباط خود را بر پایه فعالیتهای مشترک فکری یا تفریحی که نیازی به صمیمیت عاطفی عمیق ندارند، بنا کنید.
- صبر و ایجاد اعتماد: بدانید که ایجاد اعتماد ممکن است سالها طول بکشد . شما باید انتظارات خود را از «صمیمیت» در این رابطه بازتعریف کنید.
زندگی روزمره با اختلال شخصیت اسکیزوئید
زندگی با اختلال شخصیت اسکیزوئید به معنای داشتن یک سبک زندگی متفاوت است که اغلب با هنجارهای اجتماعی رایج در تضاد است. این تفاوتها در جنبههای مختلفی از جمله شغل، سلامت و روابط اجتماعی خود را نشان میدهد.
انتخاب شغل و مسیر حرفهای
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید اغلب در مشاغلی که نیاز به تعامل اجتماعی کمی دارند و به آنها اجازه میدهد به صورت مستقل کار کنند، بسیار موفق هستند. مشاغلی مانند مهندسی نرمافزار، نویسندگی، کار در بایگانی، نگهبانی شب یا فعالیتهای تحقیقاتی در آزمایشگاه، محیطهای ایدهآلی برای آنها فراهم میکند. در این محیطها، آنها میتوانند بر روی وظایف خود تمرکز کنند بدون اینکه انرژی خود را صرف تعاملات اجتماعی که برایشان دشوار و بیمعناست، کنند.
پیامدهای انزوای طولانیمدت
اگرچه افراد مبتلا به این اختلال، تنهایی را ترجیح میدهند، اما انزوای اجتماعی طولانیمدت میتواند پیامدهای ناخواستهای برای سلامت جسمی و روانی داشته باشد. برخی تحقیقات نشان میدهد که فقدان تحریک اجتماعی میتواند به مرور زمان بر عملکردهای شناختی مانند حافظه تأثیر منفی بگذارد. همچنین، انزوای مزمن با افزایش التهاب در بدن مرتبط است که میتواند خطر مشکلات قلبی-عروقی را افزایش دهد. این نشان میدهد که حتی اگر انزوا یک انتخاب آگاهانه باشد، بدن و مغز انسان همچنان از سطحی از ارتباط بهرهمند میشوند.

اختلالات همزمان
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سایر اختلالات روانی قرار دارند. شایعترین اختلال همزمان، افسردگی اساسی است و تخمین زده میشود که تا نیمی از این افراد حداقل یک دوره افسردگی را در زندگی خود تجربه میکنند. اختلالات اضطرابی و سایر اختلالات شخصیت، به ویژه اختلالات خوشه A مانند پارانوئید و اسکیزوتایپال، نیز در این افراد شایع هستند. این اختلالات همزمان میتوانند رنج فرد را افزایش داده و نیاز به درمان را ضروریتر کنند.
منابع: PsychDB – Cleveland Clinic – Merck Manuals – BetterHelp – Brightquest