اشتیاق شغلی چیست؟

اشتیاق شغلی مفهومی است که در سال‌های اخیر بیش از پیش در دنیای کار، سازمان‌ها و پژوهش‌های روان‌شناسی سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. در جهانی که افراد بخش عمده‌ای از زندگی خود را در محیط کار می‌گذرانند، داشتن شغل صرفاً برای تأمین معاش کافی نیست. بسیاری از افراد به دنبال معنا، تعلق و احساس درگیری ذهنی و عاطفی با کاری هستند که انجام می‌دهند. اشتیاق شغلی به‌عنوان شاخصی مهم در سلامت روان، بهره‌وری و کیفیت زندگی کاری مطرح می‌شود.

پرسش اساسی این است که چرا برخی افراد با انرژی، تمرکز و علاقه کار می‌کنند، در حالی که دیگران با شرایط مشابه دچار فرسودگی یا بی‌انگیزگی می‌شوند؟ پژوهش‌ها نشان می‌دهد اشتیاق شغلی ویژگی ذاتی و تغییرناپذیر نیست، بلکه نتیجه تعامل پیچیده میان ویژگی‌های فردی، ماهیت شغل و کیفیت محیط کاری است. این مفهوم پویا می‌تواند تقویت، رشد یا در صورت بی‌توجهی تضعیف شود.

این مقاله با نگاهی علمی و کاربردی به تعریف اشتیاق شغلی، ابزارهای سنجش آن و اهمیت آن برای فرد و سازمان می‌پردازد و تفاوت آن با مفاهیمی مانند انگیزش و رضایت شغلی را روشن می‌کند.

تعریف اشتیاق شغلیاشتیاق برای شغل

اشتیاق شغلی به حالتی پایدار، مثبت و انرژی‌بخش گفته می‌شود که فرد در ارتباط با کار خود تجربه می‌کند و با سطح بالایی از انرژی، تعهد ذهنی و درگیری عاطفی همراه است. افراد با اشتیاق شغلی بالا، شغل خود را صرفاً مجموعه‌ای از وظایف یا منبع درآمد نمی‌دانند، بلکه آن را بخشی معنادار از هویت و مسیر رشد شخصی خود تلقی می‌کنند. این مفهوم نخستین‌بار توسط ویلفرد شوفلی و همکاران (Schaufeli et al., 2002) معرفی شد و به‌عنوان نقطه مقابل فرسودگی شغلی مورد توجه قرار گرفت.

اشتیاق شغلی با مفاهیمی مانند انگیزش شغلی و رضایت شغلی متفاوت است. انگیزش شغلی به دلایل انجام کار اشاره دارد و رضایت شغلی ارزیابی کلی فرد از شرایط شغل است. اشتیاق شغلی تجربه‌ای فعال، عمیق و مستمر است که در تعامل فرد با کار شکل می‌گیرد و با عملکرد بهتر، خلاقیت بالاتر، تعهد سازمانی بیشتر و کاهش تمایل به ترک شغل ارتباط دارد.

در این میان، ابزارهایی مانند پرسشنامه رضایت شغلی به ما کمک می‌کنند تا به‌صورت ساختارمند ارزیابی کنیم که فرد در چه سطحی از رضایت قرار دارد و این رضایت چه تفاوتی با اشتیاق واقعی او به کار دارد؛ تمایزی که برای بهبود تجربه کاری و تصمیم‌گیری‌های شغلی بسیار مهم است.

پرسشنامه اشتیاق شغلی اوترختپرسشنامه اشتیاق شغلی اوترخت

برای اندازه‌گیری علمی اشتیاق شغلی، پژوهشگران از ابزار استاندارد و معتبر «Utrecht Work Engagement Scale» یا پرسشنامه اوترخت استفاده می‌کنند. این ابزار سه بعد اصلی اشتیاق شغلی را به‌صورت قابل سنجش و عددی ارزیابی می‌کند:

سرزندگی (Vigor): میزان انرژی، استقامت و انگیزه فرد برای مواجهه با چالش‌های کاری. افراد با نمره بالا حتی در شرایط پرتنش، انگیزه و توان کافی برای انجام وظایف دارند.

وقف‌شدگی (Dedication): احساس معنا، تعهد و الهام فرد نسبت به شغل خود و هم‌راستایی آن با اهداف شخصی و حرفه‌ای.

غرقگی (Absorption): میزان تمرکز و فرو رفتن فرد در کار، به‌طوری که گذر زمان را کمتر احساس می‌کند و به سختی از فعالیت خود فاصله می‌گیرد.

با استفاده از این پرسشنامه، پژوهشگران و مدیران می‌توانند سطح انرژی، علاقه و تعهد کارکنان را به‌صورت علمی و قابل مقایسه ارزیابی کنند. این روش، تحلیل‌های دقیق‌تری نسبت به برداشت‌های کیفی ارائه می‌دهد و امکان بررسی همبستگی با شاخص‌هایی مانند عملکرد شغلی، سلامت روان، رضایت شغلی و تعهد سازمانی را فراهم می‌کند.

ساختار پرسشنامه

نسخه اصلی «UWES» شامل ۱۷ سؤال است، اما نسخه کوتاه آن ۹ سؤال دارد که برای مطالعات سریع یا کاربردی در سازمان‌ها مناسب است. هر سؤال با مقیاس لیکرت ۷ درجه‌ای (از ۰ = هرگز تا ۶ = همیشه) پاسخ داده می‌شود.

کاربرد چنین پرسشنامه‌هایی دقیقاً در همین‌جاست که بتوانیم به شکل علمی به این پرسش پاسخ دهیم که «چه شغلی برای من مناسب است؟»؛ یعنی با سنجش میزان درگیری شغلی، انرژی روانی و احساس معنا در کار، مشخص می‌شود فرد تا چه حد با شغل فعلی خود تناسب دارد و آیا لازم است در مسیر شغلی خود بازنگری کند یا نه.

مثال پرسش‌ها

«احساس می‌کنم امروز انرژی کافی برای انجام وظایفم دارم.»

«کارم برایم معنا و ارزش زیادی دارد.»

«چنان در کار خود غرق می‌شوم که گذر زمان را متوجه نمی‌شوم.»

اعتبار علمی پرسشنامه‌ها

اعتبار علمی پرسشنامه‌ها

پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهند که پرسشنامه اوترخت یا «UWES» ابزاری قابل اعتماد و دقیق برای سنجش اشتیاق شغلی است و نتایج آن در شرایط مشابه پایدار است. این پرسشنامه در کشورهای مختلف و به زبان‌های گوناگون اعتبارسنجی شده و دقت آن در اندازه‌گیری اشتیاق شغلی تأیید شده است.

نمرات «UWES» با شاخص‌هایی مانند عملکرد شغلی بهتر، سلامت روان بالاتر، رضایت شغلی بیشتر، تعهد سازمانی قوی‌تر و کاهش فرسودگی شغلی ارتباط معناداری دارد. به همین دلیل، این پرسشنامه در بسیاری از پژوهش‌های منتشر شده در مجلات علمی معتبر، به‌عنوان ابزار استاندارد و مرجع استفاده می‌شود.

اگرچه ابزارهای دیگری نیز وجود دارند، از جمله:

  • مقیاس اشتیاق شغلی ریچ و همکاران (Job Engagement Scale; Rich et al., 2010)
  • سیاهه فرسودگی شغلی اولدنبرگ (Oldenburg Burnout Inventory; OLBI)
  • پرسشنامه Gallup Q12

اما پرسشنامه اوترخت به دلیل پشتوانه نظری قوی، اعتبارسنجی گسترده و کاربرد فراوان، ابزار مرجع در این حوزه است.

اهمیت اشتیاق شغلی

اهمیت اشتیاق شغلی

اشتیاق شغلی پدیده‌ای چندبعدی است که تأثیرات آن فراتر از عملکرد شغلی است و سلامت روان، کیفیت زندگی و کارکرد اجتماعی افراد را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. پژوهش‌های حوزه روان‌شناسی مثبت‌نگر و رفتار سازمانی نشان می‌دهند افرادی که با انرژی، معنا و تعهد در فعالیت‌های حرفه‌ای خود مشارکت می‌کنند، سطح بالاتری از بهزیستی روان‌شناختی، رضایت شخصی و انگیزه برای پیشرفت دارند.

تأثیر بر سلامت روان

افراد مشتاق در محیط کار کمتر دچار فرسودگی شغلی، اضطراب و افسردگی می‌شوند. آنان شغل خود را معنادار می‌دانند و فشارهای کاری را نه به‌عنوان تهدید، بلکه به‌عنوان چالشی قابل مدیریت تجربه می‌کنند. این رویکرد موجب استفاده مؤثرتر از راهبردهای مقابله‌ای، افزایش خودکارآمدی، امید و رضایت درونی می‌شود و در نهایت به پیشگیری از آسیب‌های روانی کمک می‌کند.

در مقابل، دلیل نارضایتی شغلی می‌تواند همین فرآیند را معکوس کند؛ یعنی فرد را مستعد فرسودگی، ناامیدی و استرس مزمن سازد و سپر روانی او را تضعیف کند. اشتیاق شغلی مانند یک سپر روانی عمل می‌کند و افراد را قادر می‌سازد سریع‌تر به تعادل هیجانی بازگردند و استرس‌های مزمن کاری اثر کمتری بر روان آن‌ها بگذارد.

تأثیر بر کیفیت زندگی

تحقیقات نشان داده‌اند تجربه مثبت در محیط کار، تعادل میان زندگی حرفه‌ای و شخصی را بهبود می‌بخشد. زمانی که افراد از فعالیت شغلی خود رضایت و معنا دریافت می‌کنند، انتقال هیجانات منفی به سایر جنبه‌های زندگی کاهش می‌یابد و حس کلی رضایت و هدفمندی در زندگی تقویت می‌شود. در چنین شرایطی، شغل صرفاً منبع درآمد نیست، بلکه بخشی از هویت و مسیر رشد شخصی فرد به شمار می‌آید.

تأثیر بر تعاملات اجتماعی

شغل مناسب

اشتیاق شغلی همچنین کیفیت روابط اجتماعی و حرفه‌ای را بهبود می‌بخشد. کارکنان مشتاق و درگیر در کار، روابط سازنده‌تری با همکاران و مدیران دارند، رفتارهای همکاری‌جویانه بیشتری نشان می‌دهند و فضای مثبت و حمایتی در محیط کار ایجاد می‌کنند. اثر این نگرش مثبت فراتر از محیط کاری نیز امتداد می‌یابد و روابط خانوادگی و اجتماعی را تقویت می‌کند.

تأثیر بر سلامت جسمانی

استرس شغلی مزمن با اختلالات خواب، مشکلات قلبی-عروقی و کاهش عملکرد سیستم ایمنی مرتبط است. حضور فعال و مثبت در کار موجب کاهش استرس مزمن، بهبود تنظیم هیجانی و حفظ سلامت جسمانی می‌شود. افرادی که اشتیاق شغلی بالایی دارند، تمایل بیشتری به رفتارهای سلامت‌محور مانند ورزش منظم، مراقبت از خود و رعایت سبک زندگی سالم دارند.

اهمیت سازمانی و بهره‌وری

از منظر سازمانی، اشتیاق شغلی به افزایش بهره‌وری، نوآوری و تعهد کارکنان منجر می‌شود. پژوهش‌ها نشان می‌دهند کارکنانی که سطح بالاتری از اشتیاق دارند:

  • وظایف خود را با کیفیت و تمرکز بالاتری انجام می‌دهند،
  • نوآور و خلاق هستند و آمادگی بیشتری برای ارائه ایده‌های تازه دارند،
  • غیبت کمتری دارند و تعهد سازمانی بالاتری نشان می‌دهند،
  • روابط مثبت با همکاران و مشتریان برقرار می‌کنند و به ایجاد محیط کاری پویا کمک می‌کنند.

به همین دلیل، سازمان‌ها و مدیران منابع انسانی توجه ویژه‌ای به تقویت اشتیاق شغلی دارند. طراحی شغل معنادار، فراهم کردن فرصت‌های یادگیری، ایجاد حس عدالت و ارائه حمایت روانی از کارکنان از جمله عواملی است که می‌تواند اشتیاق شغلی را تقویت کند و به رشد حرفه‌ای و پایداری روانی افراد کمک نماید.

جمع‌بندی

جمع بندی

اشتیاق شغلی مفهومی فراتر از صرفا «دوست داشتن شغل» است. این سازه روان‌شناختی کیفیت ارتباط فرد با کار خود را نشان می‌دهد و شامل میزان انرژی، تعهد و غرقگی او در فعالیت‌های شغلی می‌شود. پژوهش‌های علمی نشان داده‌اند افرادی که اشتیاق شغلی بالایی دارند، نه تنها عملکرد شغلی بهتری از خود نشان می‌دهند، بلکه سلامت روانی بالاتر، رضایت شغلی پایدارتر و فرسودگی شغلی کمتر را نیز تجربه می‌کنند.

استفاده از ابزارهای علمی و استاندارد، مانند پرسشنامه‌های معتبر اشتیاق شغلی، امکان سنجش دقیق این ویژگی را فراهم می‌کند و به افراد و سازمان‌ها کمک می‌کند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی و برنامه‌های توسعه‌ای مؤثر طراحی کنند. توجه به تقویت اشتیاق شغلی تنها به بهبود عملکرد کاری محدود نمی‌شود، بلکه به ارتقای کیفیت زندگی فردی، افزایش انگیزه، ایجاد حس معنا و هدفمندی و تقویت سلامت روان و جسم نیز منجر می‌شود. در نتیجه، پرورش و حمایت از اشتیاق شغلی، هم برای افراد و هم برای سازمان‌ها یک سرمایه مهم و استراتژیک است که تأثیر مستقیم بر بهره‌وری، رضایت شغلی و کیفیت زندگی دارد.

منبع: Penn LPSHBR